ترجمه تفسیر المیزان

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

جلد 20 -صفحه : 691/ 278
نمايش فراداده

مردم بر مى‏گردد، ولى اينكه جمله" لا يتكلمون" با جمله" لا يملكون" در يك سياق قرار دارند، با هيچ يك از اين دو قول نمى‏سازد.

و جمله" إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمنُ" بدل است از ضمير فاعل در" لا يَتَكَلَّمُونَ" و مى‏خواهد بيان كند چه كسانى در آن روز با اذن خدا سخن مى‏گويند، پس جمله مذكور به ظاهر اطلاقش در معناى آيه زير است كه مى‏فرمايد:" يَوْمَ يَأْتِ لا تَكَلَّمُ نَفْسٌ إِلَّا بِإِذْنِهِ" «1».

" وَ قالَ صَواباً" يعنى" قال قولا صوابا"، تنها كسانى حق سخن گفتن دارند كه خدا اذنشان داده باشد و سخنى صواب بگويند، سخنى كه حق محض باشد، و آميخته با باطل و خطا نباشد، و اين جمله در حقيقت قيدى است براى اذن خدا، گويا فرموده و خدا اذن نمى‏دهد مگر به چنين كسى. و در نتيجه آيه شريفه در معناى آيه زير است كه مى‏فرمايد:" وَ لا يَمْلِكُ الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ الشَّفاعَةَ إِلَّا مَنْ شَهِدَ بِالْحَقِّ وَ هُمْ يَعْلَمُونَ" «2».

و بعضى «3» گفته‏اند: جمله" إِلَّا مَنْ أَذِنَ ..." استثنايى است از كسانى كه در باره آنان سخن گفته مى‏شود، و مراد از صواب، توحيد و كلمه" لا اله الا اللَّه" است. و معناى آيه چنين است: آن روز در باره حق كسى سخن نمى‏گويند مگر در باره حق كسى كه خدا براى او اجازه داده باشد، و آن شخص در دنيا صواب گفته باشد، يعنى به كلمه" لا اله الا اللَّه" شهادت داده باشد، و اين آيه در معناى آيه زير است كه مى‏فرمايد:" وَ لا يَشْفَعُونَ إِلَّا لِمَنِ ارْتَضى‏" «4».

ليكن اين نظريه درست نيست، به دليل اينكه عنايت كلامى در اين مقام به نفى اصل خطاب و تكلم است، حال متكلم هر كه مى‏خواهد باشد، و نمى‏خواهد تكلم در باره تمامى افراد را حتى آنهايى را كه جواز تكلم در موردشان مسلم است نفى كند، پس استثناشدگان متكلمينى هستند كه در اصل تكلم ماذونند، و آيه متعرض اين معنا كه در باره چه كسانى تكلم مى‏شود نيست.

(1) آن روزى كه فرا رسد هيچ كس جز به اجازه او سخن نمى‏گويد. سوره هود، آيه 105.

(2) كسانى كه مشركند و غير خدا را مى‏خوانند حق شفاعت ندارند، مگر كسانى كه با داشتن علم به حق شهادت دهند. سوره زخرف، آيه 86.

(3) روح المعانى، ج 30، ص 21.

(4) شفاعت نمى‏كنند مگر براى كسى كه خدا پسنديده باشد. سوره انبياء، آيه 28.