مكه كه با گروندگان به رسول خدا (ص) چنين مىكردند، آنان را شكنجه مىكردند تا از دين اسلام به شرك سابق خود برگردند، بعضى از اين مسلمانان صبر مىكردند و برنمىگشتند و لو شكنجه به هر جا كه خواست برسد، و بعضى برگشته مرتد مىشدند، و اينها افرادى بودند كه ايمانى ضعيف داشتند هم چنان كه دو آيه" وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَقُولُ آمَنَّا بِاللَّهِ فَإِذا أُوذِيَ فِي اللَّهِ جَعَلَ فِتْنَةَ النَّاسِ كَعَذابِ اللَّهِ" «1»،" وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَعْبُدُ اللَّهَ عَلى حَرْفٍ فَإِنْ أَصابَهُ خَيْرٌ اطْمَأَنَّ بِهِ وَ إِنْ أَصابَتْهُ فِتْنَةٌ انْقَلَبَ عَلى وَجْهِهِ" «2». به وضع آنان اشاره مىكند.
خداى سبحان در اين آيات قبل از اين مطالب اشارهاى به" اصحاب اخدود" مىكند، و اين خود تشويق مؤمنين به صبر در راه خداى تعالى است، دنبال اين داستان اشارهاى هم به سرگذشت لشكريان فرعون و ثمود دارد، و اين مايه دلخوشى رسول خدا (ص) و وعده نصرت به آن جناب و تهديد مشركين است، و اين سوره به شهادت سياق آياتش در مكه نازل شده.
" وَ السَّماءِ ذاتِ الْبُرُوجِ" كلمه" بروج" جمع برج است، و" برج" به معناى هر چيز پيدا و ظاهر است، و اگر بيشتر در كاخهاى عالى استعمال مىشود، براى اين است كه كاخها در نظر تماشا كنندگان و بينندگان ظاهر و هويدا است، ساختمان استوانهاى شكلى كه در چارگوشه قلعهها براى دفاع مىسازند نيز برج ناميده مىشود، و همين معنا منظور آيه است چون مىفرمايد:" وَ لَقَدْ جَعَلْنا فِي السَّماءِ بُرُوجاً وَ زَيَّنَّاها لِلنَّاظِرِينَ وَ حَفِظْناها مِنْ كُلِّ شَيْطانٍ رَجِيمٍ" «3»، پس مراد از كلمه" بروج" موضع ستارگان در آسمان است.
با اين بيان روشن مىشود اينكه بعضى «4» از مفسرين بروج را به دوازده برج اصطلاحى علم نجوم معنا كردهاند، درست نيست.
(1) و بعضى از مردم كسانيند كه مىگويند به خدا ايمان آورديم ولى همين كه در راه خدا شكنجه مىشدند فتنه مردم را نظير عذاب خدا مىپنداشتند. سوره عنكبوت، آيه 10. (2) و بعضى از مردم كسانيند كه خدا را به ظاهر و به زبان مىپرستند نه به حقيقت از اين رو هر گاه خير و نعمتى برسد اطمينان خاطر پيدا مىكنند و اگر شر و فقر و آفتى برسد، از خدا رو بگردانند. سوره حج، آيه 11. (3) ما براى بناى آسمان برجها قرار داديم، و آسمان را براى نظر كنندگان زينت داده، آن را از هر شيطانى رانده شده حفظ كرديم. سوره حجر، آيه 17. (4) تفسير روح المعانى، ج 30، ص 85.