ركوع خود بگوييد، و چون آيه" سَبِّحِ اسْمَ رَبِّكَ الْأَعْلَى" نازل شد فرمود: اين ذكر را در سجده خود بگوييد «1».
مؤلف: اين روايت را سيوطى هم در الدر المنثور از احمد و ابى داوود و ابن ماجه و ابن منذر و ابن مردويه، از عقبه از آن جناب نقل كرده است «2».
و در تفسير قمى فرموده:" سَبِّحِ اسْمَ رَبِّكَ الْأَعْلَى" يعنى بگو" سبحان ربى الاعلى" و در ذيل آيه" الَّذِي خَلَقَ فَسَوَّى وَ الَّذِي قَدَّرَ فَهَدى" فرموده: مقدر فرموده اشياء را با تقدير اول، سپس هدايت كرده بسويش هر كه را مىخواهد «3».
و در تفسير قمى در ذيل آيه شريفه" وَ الَّذِي أَخْرَجَ الْمَرْعى" آمده كه منظور از مرعى نبات است، و منظور از جمله" غُثاءً أَحْوى" اين است كه همان نيات بعد از رسيدن به حد بلوغش خشك و سياه مىشود «4».
و در الدر المنثور آمده كه ابن مردويه از ابن عباس روايت كرده كه گفت: رسول خدا (ص) دائما قرآن را بياد مىآورد، از ترس اينكه مبادا فراموشش كند، تا آنكه به او وعده دادند كه ما حل اين مشكلت را عهدهدار شديم، و اين آيه نازل شد:" سنقرئك فلا تنسى" «5».
و در كتاب فقيه آمده كه شخصى از امام صادق (ع) پرسيد معناى آيه" قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَكَّى" چيست؟ فرمود: اين است كه هر كس زكات فطره بدهد رستگار مىشود.
پرسيد معناى آيه" وَ ذَكَرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلَّى" چيست؟ فرمود اين است كه (براى نماز عيد) به سوى" جبانه" برود و نماز بخواند «6» و منظور از جبانه، صحرا است.
اين معنا از حماد از جرير از ابو بصير و زراره از آن جناب نيز نقل شده «7». و قمى آن را بدون ذكر سند و بدون نام آن جناب بلكه به تعبير" از آن جناب" آورده است «8».
و در الدر المنثور است كه ابن مردويه از ابو سعيد خدرى روايت كرده كه گفت:
(1) نور الثقلين، ج 5، ص 554 به نقل از عياشى. (2) الدر المنثور، ج 6، ص 338. (3 و 4) تفسير قمى، ج 2، ص 416. (5) الدر المنثور، ج 6، ص 339. (6) فقيه، ج 1، ص 323. (7) فقيه، ج 2، ص 119، ح 25. (8) تفسير قمى، ج 2، ص 417.