خلقت را عبادت خود معرفى نموده، و به حكم آيه زير آن را راه مستقيم بين خود و خلقش دانسته، و فرموده:" إِنَّ اللَّهَ رَبِّي وَ رَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ هذا صِراطٌ مُسْتَقِيمٌ" «1»، و نيز فرموده" وَ إِنَّكَ لَتَهْدِي إِلى صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ صِراطِ اللَّهِ"«2».
و بر خود واجب كرده كه راه خود را براى آنان بيان نموده، سپس ايشان را به آن راه هدايت كند، البته هدايت به معناى نشان دادن راه، حال چه اينكه بپذيرند و آن راه را پيش بگيرند، و چه نپذيرند، و راه ديگر بروند، هم چنان كه فرمود:" وَ عَلَى اللَّهِ قَصْدُ السَّبِيلِ وَ مِنْها جائِرٌ" «3»، و نيز فرموده:" وَ اللَّهُ يَقُولُ الْحَقَّ وَ هُوَ يَهْدِي السَّبِيلَ" «4»، و باز فرموده:" إِنَّا هَدَيْناهُ السَّبِيلَ إِمَّا شاكِراً وَ إِمَّا كَفُوراً" «5».
خواهى گفت از اين آيات بر مىآيد كه هدايت تنها كار خداست، و بنا بر اين پس انبيا چكارهاند؟ در پاسخ مىگوييم منافات ندارد كه انبيا هم قيام به اين امر بكنند براى اينكه اگر هدايت كنند به اذن او مىكنند، و خود مستقل در اين كار نيستند، (هم چنان كه در هيچ كارى نيستند) و خود خداى تعالى در عين اينكه فرموده:" إِنَّكَ لا تَهْدِي مَنْ أَحْبَبْتَ وَ لكِنَّ اللَّهَ يَهْدِي مَنْ يَشاءُ" «6» فرموده:" وَ إِنَّكَ لَتَهْدِي إِلى صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ" «7» و نيز فرموده:" قُلْ هذِهِ سَبِيلِي أَدْعُوا إِلَى اللَّهِ عَلى بَصِيرَةٍ أَنَا وَ مَنِ اتَّبَعَنِي" «8».
(1) محققا اللَّه پروردگار من و پروردگار شما است، پس تنها او را بپرستيد، كه راه مستقيم همين است. سوره آل عمران، آيه 51. (2) و محققا تو ايشان را به سوى صراط مستقيم يعنى صراط اللَّه هدايت مىكنى. سوره شورى، آيه 53. (3) هدايت به سوى راه ميانه به عهده خداست چون همه راهها ميانه نيست بعضى انحرافى است. سوره نحل، آيه 9. (4) خدا حق را مىگويد و خود او به سوى راه هدايت مىكند. سوره احزاب، آيه 4. (5) ما او را به سوى راه هدايت كرديم، حال يا شكر اين نعمت را بجا مىآورد، و يا كفران مىكند. سوره انسان، آيه 3. (6) (اى رسول ما!) چنين نيست كه هر كس را تو بخواهى بتوانى هدايت كنى ليكن خدا هر كه را بخواهد، هدايت مىكند. سوره قصص، آيه 56. (7) و همانا تو خلق را به راه راست هدايت مىكنى. سوره شورى، آيه 52. (8) بگو اين است راه من كه خلق را با بصيرت به سوى خدا بخوانم، هم خودم و هم پيروانم. سوره يوسف، آيه 108.