مراد از اينكه در باره مؤمن انفاق كننده متقى فرمود:" فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْيُسْرى‏" و در باره بخل ورزنده مكذب فرمود:" فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْعُسْرى‏" - ترجمه تفسیر المیزان جلد 20

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 20

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مراد از اينكه در باره مؤمن انفاق كننده متقى فرمود:" فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْيُسْرى‏" و در باره بخل ورزنده مكذب فرمود:" فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْعُسْرى‏"

" وَ أَمَّا مَنْ بَخِلَ وَ اسْتَغْنى‏ وَ كَذَّبَ بِالْحُسْنى‏ فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْعُسْرى‏ وَ ما يُغْنِي عَنْهُ مالُهُ إِذا تَرَدَّى" كلمه" بخل" در مقابل كلمه" اعطاء- دادن" به معناى ندادن است، و كلمه" استغناء" به معناى طلب غنى و ثروت از راه ندادن و جمع كردن است، و مراد از" تكذيب به حسنى"، كفر وعده حسنى و ثواب خدا است، كه انبيا آن را به بشر رسانده‏اند، و معلوم است كه كفر به آن وعده، كفر به اصل قيامت است.

و مراد از" تيسير للعسرى" خذلان و ندادن توفيق اعمال صالح است، به اين گونه كه اعمال صالح را در نظرش سنگين كند، و سينه‏اش را براى ايمان به خدا گشاده نسازد، و يا او را آماده عذاب كند.

و كلمه" تردى" كه مصدر فعل ماضى" تردى" است، به معناى سقوط از مكانى بلند است، كه بر هلاكت هم اطلاق مى‏شود، پس مراد از" تردى" در اينجا اين است كه چنين كسى وقتى در حفره قبر و يا در جهنم و يا در ورطه هلاكت سقوط مى‏كند مالش به چه دردش مى‏خورد؟

و كلمه" ما"، هم مى‏تواند استفهامى باشد، و هم نافيه، اگر استفهامى باشد كه معنايش همان بود كه گفتيم، و اگر نافيه باشد معنايش اين مى‏شود كه چنين كسى در هنگامى كه به ورطه هلاكت مى‏افتد مالش به دردش نمى‏خورد.

هدايت خلق از قضاهاى الهى است كه بر خود واجب كرده (إِنَّ عَلَيْنا لَلْهُدى‏) و با هادى بودن انبياء (عليهم السلام) منافات ندارد

" إِنَّ عَلَيْنا لَلْهُدى‏ وَ إِنَّ لَنا لَلْآخِرَةَ وَ الْأُولى‏" اين دو آيه مطالب قبل يعنى تيسير براى" يسرى" و" عسرى" را تعليل مى‏كند، ممكن هم هست بگوييم از همان مطالب قبل با كوتاه‏ترين بيان خبر مى‏دهد، و حاصلش اين است كه ما اين تيسير را مى‏كنيم، و يا اين بيان را مى‏آوريم، براى اينكه هدايت كرده باشيم، چون هدايت خلق به عهده ما است، و هيچ مانعى ما را در اين هدايت مزاحمت نمى‏كند، و مانع نمى‏شود.

پس جمله" إِنَّ عَلَيْنا لَلْهُدى‏" مى‏رساند كه هدايت خلق از امورى است كه خداى سبحان قضايش را رانده، و آن را بر خود واجب كرده، چون حكمتش اين ايجاب را اقتضا مى‏كرده، بنا بر اين، خلايق را آفريده تا او را عبادت كنند و خودش غرض از خلقت را عبادت خود دانسته، فرموده:" وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ" «1»، و به حكم اين آيه غرض از

(1) و من جن و انس را خلق نكردم مگر براى اينكه عبادتم كنند. سوره ذاريات، آيه 56.

/ 691