مراد از اينكه در باره مؤمن انفاق كننده متقى فرمود:" فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْيُسْرى" و در باره بخل ورزنده مكذب فرمود:" فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْعُسْرى"
" وَ أَمَّا مَنْ بَخِلَ وَ اسْتَغْنى وَ كَذَّبَ بِالْحُسْنى فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْعُسْرى وَ ما يُغْنِي عَنْهُ مالُهُ إِذا تَرَدَّى" كلمه" بخل" در مقابل كلمه" اعطاء- دادن" به معناى ندادن است، و كلمه" استغناء" به معناى طلب غنى و ثروت از راه ندادن و جمع كردن است، و مراد از" تكذيب به حسنى"، كفر وعده حسنى و ثواب خدا است، كه انبيا آن را به بشر رساندهاند، و معلوم است كه كفر به آن وعده، كفر به اصل قيامت است.و مراد از" تيسير للعسرى" خذلان و ندادن توفيق اعمال صالح است، به اين گونه كه اعمال صالح را در نظرش سنگين كند، و سينهاش را براى ايمان به خدا گشاده نسازد، و يا او را آماده عذاب كند.و كلمه" تردى" كه مصدر فعل ماضى" تردى" است، به معناى سقوط از مكانى بلند است، كه بر هلاكت هم اطلاق مىشود، پس مراد از" تردى" در اينجا اين است كه چنين كسى وقتى در حفره قبر و يا در جهنم و يا در ورطه هلاكت سقوط مىكند مالش به چه دردش مىخورد؟و كلمه" ما"، هم مىتواند استفهامى باشد، و هم نافيه، اگر استفهامى باشد كه معنايش همان بود كه گفتيم، و اگر نافيه باشد معنايش اين مىشود كه چنين كسى در هنگامى كه به ورطه هلاكت مىافتد مالش به دردش نمىخورد.هدايت خلق از قضاهاى الهى است كه بر خود واجب كرده (إِنَّ عَلَيْنا لَلْهُدى) و با هادى بودن انبياء (عليهم السلام) منافات ندارد
" إِنَّ عَلَيْنا لَلْهُدى وَ إِنَّ لَنا لَلْآخِرَةَ وَ الْأُولى" اين دو آيه مطالب قبل يعنى تيسير براى" يسرى" و" عسرى" را تعليل مىكند، ممكن هم هست بگوييم از همان مطالب قبل با كوتاهترين بيان خبر مىدهد، و حاصلش اين است كه ما اين تيسير را مىكنيم، و يا اين بيان را مىآوريم، براى اينكه هدايت كرده باشيم، چون هدايت خلق به عهده ما است، و هيچ مانعى ما را در اين هدايت مزاحمت نمىكند، و مانع نمىشود.پس جمله" إِنَّ عَلَيْنا لَلْهُدى" مىرساند كه هدايت خلق از امورى است كه خداى سبحان قضايش را رانده، و آن را بر خود واجب كرده، چون حكمتش اين ايجاب را اقتضا مىكرده، بنا بر اين، خلايق را آفريده تا او را عبادت كنند و خودش غرض از خلقت را عبادت خود دانسته، فرموده:" وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ" «1»، و به حكم اين آيه غرض از(1) و من جن و انس را خلق نكردم مگر براى اينكه عبادتم كنند. سوره ذاريات، آيه 56.