تفصيل داستان فتح مكه: پيمان شكنى مكيان، حركت قواى اسلام، وقايع بين راه، وارد شدن به شهر و ...
و در مجمع البيان در داستان فتح مكه آمده: بعد از آنكه در سال حديبيه رسول خدا (ص) با مشركين قريش صلح نمود، يكى از شرائط صلح اين بود كه هر كس و هر قبيله عرب بخواهد مىتواند داخل در عهد رسول خدا (ص) شود، و هر كس و هر قبيله بخواهد مىتواند داخل در عهد قريش گردد، قبيله خزاعه به عهد و عقد رسول خدا (ص) پيوست، و قبيله بنى بكر در عقد و پيمان قريش در آمد، و بين اين دو قبيله از قديم الأيام دشمنى بود.در اين بين جنگى ميان بنى بكر و خزاعه اتفاق افتاد، و قريش بنى بكر را با دادن سلاح كمك كردند، ولى آشكارا كمك انسانى ندادند به جز بعضى افراد، از آن جمله عكرمة بن ابى جهل و سهيل بن عمرو كه شبانه و مخفيانه به كمك بنى بكر رفتند.ناگزير عمرو بن سالم خزاعى سوار بر مركب خود شد و به مدينه نزد رسول خدا (ص) شتافت، و اين در هنگامى بود كه مساله فتح مكه بر سر زبانها افتاده بود، و رسول خدا (ص) در مسجد در بين مردم بود، عمرو بن سالم ايستاد و اين اشعار را سرود:
لا هم انى ناشد محمدا
ان قريشا أخلفوك الموعدا
و نقضوا ميثاقك الموكدا
حلف ابينا و ابيه الا تلدا
و نقضوا ميثاقك الموكدا
و نقضوا ميثاقك الموكدا
(1) عيون اخبار الرضا، ج 2، ص 5، ح 12.(2) بارالها شاهد باش من به محمد اطلاع دادم، و او را به كمك طلبيدم، و به سوگندهاى غليظى كه نياكان ما، و نياكان او مقدسش مىشمردند سوگند دادم كه قريش در بارهات خلف وعده كردند و عهد مؤكد تو را نقض نمودند، و ما را در حال ركوع و سجده كشتند.