بى نياز دانستن خود، منشا و علت طغيان آدمى است‏ - ترجمه تفسیر المیزان جلد 20

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 20

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

و مراد از" انسان" به طورى كه از ظاهر سياق برمى‏آيد جنس انسان است.

ولى بعضى «1» از مفسرين گفته‏اند: مراد از آن خصوص آدم است.

بعضى «2» ديگر گفته‏اند: ادريس است، چون او بود كه براى اولين بار با قلم خط نوشت.

و بعضى «3» ديگر گفته‏اند: همه انبيايى هستند كه مى‏توانستند بنويسند. ليكن اين اقوال، ضعيف و از فهم بدورند.

" كَلَّا إِنَّ الْإِنْسانَ لَيَطْغى‏ أَنْ رَآهُ اسْتَغْنى‏" اين دو آيه ردع و رد رفتارى است كه انسان در مقابل نعمت‏هاى الهى از خود نشان مى‏دهد، رفتارى كه از خلال آيات قبل استفاده مى‏شود، چون از آيات بر مى‏آيد كه خداى تعالى نعمت‏هاى بزرگى نظير تعليم به قلم و تعليم از طريق وحى را به انسان داده، پس بر انسان واجب است شكر آن را بجاى آورد، ولى او بجاى شكر، كفران و طغيان مى‏كند.

" إِنَّ الْإِنْسانَ لَيَطْغى‏"- يعنى انسان بجاى شكر طغيان مى‏كند، يعنى پا از گليم خود فراتر مى‏نهد. و اين خبرى است از آنچه در طبع بشر است، نظير آيه زير كه خبر مى‏دهد از اينكه بشر طبعا ظلوم و كفرانگر است:" إِنَّ الْإِنْسانَ لَظَلُومٌ كَفَّارٌ" «4».

بى نياز دانستن خود، منشا و علت طغيان آدمى است‏

" أَنْ رَآهُ اسْتَغْنى‏"- كلمه" راه" از مصدر رأى است، نه مصدر رؤيت، يعنى ديدن به چشم، و فاعل" راه" و نيز مفعولش همان انسان است، و جمله مورد بحث مى‏خواهد علت طغيان انسان را بيان كند، مى‏فرمايد علت طغيانش اين است كه او خود را بى نياز از پروردگار خود مى‏داند، پروردگارى كه بر او انعام كرده و سراپاى وجود او انعام وى است، و نعمت‏هاى بى شمار او را كفران مى‏كند، و علت اين انحراف آن است كه انسان به خود و هواهاى نفسانى خود مى‏پردازد، و دل به اسباب ظاهرى كه تنها وسيله مقاصد او است (و نه هدف) مى‏بندد، و در نتيجه از پروردگارش غافل مى‏شود، و به هيچ وجه خود را محتاج او نمى‏بيند، چون اگر خود را محتاج او مى‏ديد همين احتياج وادارش مى‏كرد كه به ياد او بيفتد، و او را ولى نعمت‏هاى خود بداند، و شكر نعمت‏هايش را بجاى آورد، نتيجه اين انحراف اين است كه در آخر خدا را به كلى فراموش نموده، سر به طغيان بردارد.

" إِنَّ إِلى‏ رَبِّكَ الرُّجْعى‏" كلمه" رجعى" مانند كلمه" رجوع" به معناى برگشتن است، و به طورى كه از سياق‏

(1 و 2 و 3) مجمع البيان، ج 10، ص 515.

(4) سوره ابراهيم، آيه 34.

/ 691