مستثنيات از عموم" فَلا يُظْهِرُ عَلى غَيْبِهِ أَحَداً"
دوم اينكه: بعد از آنكه عموميت جمله" فَلا يُظْهِرُ عَلى غَيْبِهِ أَحَداً" به وسيله جمله" إِلَّا مَنِ ارْتَضى مِنْ رَسُولٍ" شكسته شد، به صورت عام مخصص در آمده كه مىتواند باز هم تخصيص بخورد، هم چنان كه در مورد بحث در باره انبيا تخصيص خورده، چون آيات قرآنى دلالت دارد بر اينكه بر آن حضرت وحى مىشود، مثلا فرموده:" إِنَّا أَوْحَيْنا إِلَيْكَ كَما أَوْحَيْنا إِلى نُوحٍ وَ النَّبِيِّينَ مِنْ بَعْدِهِ" «1»، و نيز دلالت دارد بر اينكه وحى يكى از مصاديق غيب است. بنا بر اين، يك پيغمبر دسترسى به غيب دارد، هم چنان كه رسول دارد، البته اين در صورتى است كه مراد از رسول در جمله" إِلَّا مَنِ ارْتَضى مِنْ رَسُولٍ" مقامى مقابل مقام نبوت باشد، و اما اگر منظور مطلق كسانى باشد كه از ناحيه خدا به سوى خلق گسيل مىشوند نبى هم از همان كسان است، هم چنان كه آيه زير بر اين معنا شهادت مىدهد:" وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ وَ لا نَبِيٍّ ..." «2» چون نبى را هم ارسال شده مىداند، و آيه" وَ ما أَرْسَلْنا فِي قَرْيَةٍ مِنْ نَبِيٍّ" «3» پس نبى هم مانند رسول جزو استثنا شدگان از عموم نفى است، بدون اينكه عموم مذكور نيازمند به تخصيص جديدى بشود.و همچنين در مورد امام به آن معنايى كه قرآن كلمه امام را در آن استعمال مىكند، چون خداى تعالى امام را به صفت صبر و يقين توصيف كرده، مثلا مىفرمايد:" وَ جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنا لَمَّا صَبَرُوا وَ كانُوا بِآياتِنا يُوقِنُونَ" «4»، و نيز امامان را چنين توصيف كرده كه پرده و حجاب از پيش رويشان برداشته شده، مثلا فرموده:" وَ كَذلِكَ نُرِي إِبْراهِيمَ مَلَكُوتَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ لِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِينَ" «5»، و نيز فرموده:" كَلَّا لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقِينِ لَتَرَوُنَّ الْجَحِيمَ" «6» و ما در بعضى از مباحث سابق در اين باره سخن گفتيم.و اما ملائكه آنچه از وحى آسمان كه قبل از نزولش حمل مىكنند، و همچنين آنچه(1) ما به تو وحى كرديم، همانطور كه به نوح و پيغمبران بعد از او وحى كرديم. سوره نساء، آيه 163.(2) ما قبل از تو هيچ رسول و پيامبرى نفرستاديم (مگر اينكه ...) سوره حج، آيه 52.(3) ما در هيچ شهر و آبادى پيامبرى نفرستاديم (مگر اينكه ...) سوره اعراف، آيه 94.(4) و ما بعضى از آنان را پيشوايانى كرديم كه به امر ما هدايت مىكنند، و بدين جهت چنين كرديم كه صبر كردند، و به آيات ما يقين داشتند. سوره الم سجده، آيه 24.(5) و ما اين چنين ملكوت آسمانها و زمين را به ابراهيم ارائه داديم (تا چنين و چنان شود، و) تا از صاحبان يقين گردد. سوره انعام، آيه 75.(6) چنان نيست كه شما خيال مىكنيد اگر شما علم اليقين داشتيد (به سراغ اين موهومات و تفاخرها نمىرفتيد). شما قطعا جهنم را خواهيد ديد. سوره تكاثر، آيه 5 و 6.