بحث روايتى (رواياتى در ذيل" عَلِمَتْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ وَ أَخَّرَتْ"،" وَ إِنَّ عَلَيْكُمْ لَحافِظِينَ" و" وَ الْأَمْرُ يَوْمَئِذٍ لِلَّهِ") - ترجمه تفسیر المیزان جلد 20

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 20

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

در آن روز هيچ انسانى مالك چيزى براى ديگرى نيست. و يا به عبارتى ديگر نمى‏تواند براى ديگران كارى بكند، شرى را دفع و يا خيرى را جلب نمايد، و اين با آيات شفاعت منافات ندارد، چون شفاعت به اذن خدا انجام مى‏شود، و در نتيجه باز خود خدا مالك است، نه شخص شفيع.

و معناى جمله" وَ الْأَمْرُ يَوْمَئِذٍ لِلَّهِ" اين است كه: در آن روز مالك، تنها و تنها خدا است، و غير او كمترين سهمى از مالكيت ندارد.

و مراد از كلمه" امر"- به طورى كه گفته‏اند «1»- مفرد كلمه" اوامر" است، يعنى تنها او است كه دستور مى‏دهد، چون در جاى ديگر نيز فرموده:" لِمَنِ الْمُلْكُ الْيَوْمَ لِلَّهِ الْواحِدِ الْقَهَّارِ" «2»، پس منظور از اين كلمه به معناى مقابل نهى است، و اينكه بعضى «3» آن را به معناى شان گرفته‏اند با مقام آيه نمى‏سازد.

بحث روايتى (رواياتى در ذيل" عَلِمَتْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ وَ أَخَّرَتْ"،" وَ إِنَّ عَلَيْكُمْ لَحافِظِينَ" و" وَ الْأَمْرُ يَوْمَئِذٍ لِلَّهِ")

در تفسير قمى در ذيل آيه" وَ إِذَا الْقُبُورُ بُعْثِرَتْ" فرموده: يعنى قبرها شكافته مى‏شود، و مردگان بيرون مى‏آيند «4».

و در الدر المنثور است كه حاكم (وى حديث را صحيح دانسته) از حذيفه روايت آورده كه گفت رسول خدا (ص) فرمود:" هر كس سنت خيرى را باب كند، و خودش به آن عمل نمايد، هم اجر عمل خود را دارد و هم مثل اجرهاى پيروانش را، بدون اينكه از اجر پيروانش كم شود، و هر كس سنت شرى را باب كند، و خودش به آن عمل كند، هم وبال عمل خود را دارد، و هم مثل وبالى كه پيروانش دارند، بدون اينكه از وبال پيروان چيزى كم شود، حذيفه بعد از نقل اين كلام، آيه" عَلِمَتْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ وَ أَخَّرَتْ" را تلاوت كرد «5».

(1) روح المعانى، ج 30، ص 66.(2) سلطنت و مصدريت امر و دستور، تنها از آن خدا است. سوره مؤمن، آيه 16.

(3) روح المعانى، ج 30، ص 67.

(4) تفسير قمى، ج 2، ص 409.

(5) الدر المنثور، ج 6، ص 321.

/ 691