معناى" وَ اللَّيْلِ إِذا عَسْعَسَ وَ الصُّبْحِ إِذا تَنَفَّسَ"
" وَ اللَّيْلِ إِذا عَسْعَسَ" اين آيه عطف است بر كلمه" خنس"، و جمله" إِذا عَسْعَسَ" قيدى است براى كلمه" ليل"، و كلمه" عسعسه" هم به رو آوردن شب اطلاق مىشود، و هم به رفتن آن.راغب گفته: معناى" وَ اللَّيْلِ إِذا عَسْعَسَ" اين است كه: سوگند به شب وقتى كه رو مىآورد، و وقتى كه مىرود، كه منظور اول و آخر شب است، پس" عسعسه" و" عساس" به معناى تاريكى مختصر است، نظير تاريكى اول مغرب و قبل از آفتاب «3».مناسبتر با اتصال جمله مورد بحث با آيه" وَ الصُّبْحِ إِذا تَنَفَّسَ" اين است كه بگوييم منظور تنها رفتن شب است.بعضى «4» هم گفتهاند: منظور آمدن شب است، ولى به همان جهتى كه دانستى بعيد است." وَ الصُّبْحِ إِذا تَنَفَّسَ" اين جمله عطف است بر كلمه" خنس"، و جمله" إِذا تَنَفَّسَ" قيد كلمه صبح است، و اگر صبح را داراى تنفس خوانده- بطورى كه از بعضىها استفاده مىشود-، به اين مناسبت بوده كه صبح نور خود را در افق مىگستراند، و ظلمت را كه افق را فرا گرفته بود از بين(1 و 2) تفسير روح المعانى، ج 30، ص 57 و 58.(3) مفردات راغب، ماده" عسعس".(4) مجمع البيان، ج 10، ص 446.