توضيح معناى اينكه فرمود:" سَبِّحِ اسْمَ رَبِّكَ- نام پروردگارت را تنزيه كن" و اقوال مختلف در اين باره‏ - ترجمه تفسیر المیزان جلد 20

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 20

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

رواياتى رسيده كه منظور از" تزكى" دادن زكات فطره و خواندن نماز عيد است، و اين را هم مى‏دانيم كه روزه و توابعش كه يكى زكات فطره است و همچنين نماز عيد، بعد از هجرت در مدينه تشريع شده نتيجه مى‏گيريم كه آيات ذيل سوره در مدينه نازل شده، پس سوره مورد بحث مشتمل است بر آيات مكى و مدنى هر دو، و اين با رواياتى كه مى‏گويد اين سوره مكى است منافاتى ندارد، براى اينكه مى‏توان آن را حمل كرد به اينكه منظور صدر سوره است.

توضيح معناى اينكه فرمود:" سَبِّحِ اسْمَ رَبِّكَ- نام پروردگارت را تنزيه كن" و اقوال مختلف در اين باره‏

" سَبِّحِ اسْمَ رَبِّكَ الْأَعْلَى" در اين آيه به رسول خدا (ص) دستور مى‏دهد اسم پروردگار خود را تقديس و تنزيه كند، و از اينكه نفرمود پروردگارت را تنزيه كن، فرمود اسم پروردگارت را تنزيه كن- و ظاهر لفظ" اسم" كلمه‏اى است كه بر مسمى دلالت كند- و كلمه هم جايش در زبان است، مى‏فهميم كه منظور اين است كه: هر وقت نام پروردگارت را به زبان مى‏آورى نام چيز ديگرى از قبيل آلهه و شركا و شفعا كه خدا از آن منزه است با آن كلمه به زبان ميار، و نسبت ربوبيت به آنها مده يعنى امورى كه از شؤون ربوبيت است و مختص به خداى تعالى است، از قبيل خلقت، ايجاد، رزق، احياء، اماته، و امثال آن را بغير خدا نسبت مده.

و يا معنايش اين است كه: امورى كه لايق ساحت مقدس خداى تعالى نيست از قبيل عجز، جهل، ظلم، غفلت و نظائر آن از هر صفت نقص و عيب را به خدا منسوب مكن.

و كوتاه سخن اينكه: تنزيه نام خدا اين است كه وقتى سخن از خدا مى‏رود بايد كلام از ذكر امورى كه مناسب با ذكر او نيست خالى باشد، اين تنزيه خدا در مرحله زبان و سخن است كه بايد با تنزيه او در مرحله عمل موافق باشد و لازمه اين تنزيه توحيد كامل و نفى شرك جلى است، و شرك جلى درست عكس توحيد است، و شخص مشرك نه تنها خداى تعالى را منزه از نواقص مذكور نمى‏داند، بلكه از شنيدن نام خدا به تنهايى ناراحت مى‏شود، و دو آيه زير بر اين معنا ناطق است:" وَ إِذا ذُكِرَ اللَّهُ وَحْدَهُ اشْمَأَزَّتْ قُلُوبُ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ وَ إِذا ذُكِرَ الَّذِينَ مِنْ دُونِهِ إِذا هُمْ يَسْتَبْشِرُونَ" «1»،" وَ إِذا ذَكَرْتَ رَبَّكَ فِي الْقُرْآنِ وَحْدَهُ وَلَّوْا عَلى‏ أَدْبارِهِمْ نُفُوراً" «2».

(1) و چون خدا به تنهايى نامش برده مى‏شود آنهايى كه به آخرت ايمان ندارند دلهايشان متنفر مى‏شود، و چون نام خدايانى كه به جاى خداى تعالى مى‏پرستند برده شود بشاش و خشنود مى‏گردند. سوره زمر، آيه 45.

(2) و چون نام پروردگارت به تنهايى در قرآن برده مى‏شود از شدت تنفر پشت مى‏كنند و مى‏روند.

سوره اسرى، آيه 46.

/ 691