آنچه آوردن اوصاف: عزيز، حميد، مالكيت سماوات و ارض و شهيد بودن بر هر چيز براى خداوند در آيه:" و ما نقموا منهم ..." افاده مى‏كند - ترجمه تفسیر المیزان جلد 20

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 20

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

اصحاب النار"، و كلمه" وقود" به معناى آتش‏گيرانه است، حال چه كبريت باشد و چه هيزم و چه چيز ديگر، و اگر نار را به وصف" وقود" توصيف كرد براى اشاره به عظمت امر آن آتش و شدت اشتعال و افروختگى آن بود.

" إِذْ هُمْ عَلَيْها قُعُودٌ" يعنى در حالى كه خود ستمكاران لب آتش و پيرامون آن نشسته بودند تا سوخته شدن مؤمنين را نظاره كنند.

" وَ هُمْ عَلى‏ ما يَفْعَلُونَ بِالْمُؤْمِنِينَ شُهُودٌ" يعنى حاضر بودند و عمل سوزاندن و سوخته شدن مؤمنين را مشاهده مى‏كردند.

" وَ ما نَقَمُوا مِنْهُمْ إِلَّا أَنْ يُؤْمِنُوا بِاللَّهِ" كلمه" نقم"- به فتحه نون و قاف- به معناى كراهت شديد است، مى‏فرمايد نفرتشان از مؤمنين فقط براى اين بود كه به خدا ايمان داشتند، و به خاطر همين داشتن ايمان، ايشان را سوزاندند.

آنچه آوردن اوصاف: عزيز، حميد، مالكيت سماوات و ارض و شهيد بودن بر هر چيز براى خداوند در آيه:" و ما نقموا منهم ..." افاده مى‏كند

" الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ الَّذِي لَهُ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اللَّهُ عَلى‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ شَهِيدٌ" اوصافى كه در اين آيه براى اسم جلاله- اللَّه- آورده به حجت و دليل حقانيت مؤمنين و مظلوميت آنان، و بر باطل بودن جباران كه بر خدا جرأت نموده، دست به چنان جناياتى زدند، اشاره دارد و مى‏فهماند كه به زودى خداى تعالى به آنان جزاى خير، و به اينان عذاب دوزخ مى‏چشاند.

براى اينكه خداى تعالى اللَّه عزيز حميد است، غالبى است شكست ناپذير على الاطلاق، و در آنچه مى‏كند جميل است على الاطلاق، پس او به تنهايى همه جلالها و جمالها را دارد، و در برابر چنين خدايى بايد خاضع شد، و نبايد متعرض خشم او گرديد، و چون ملك آسمانها و زمين از آن او است، پس او مليك على الاطلاق است، و امر و حكم، مخصوص او است، بنا بر اين او رب العالمين است، در نتيجه واجب است كه او معبود گرفته شود، و برايش شريك اتخاذ نشود، و از اين بيان نتيجه مى‏گيريم كه پس مؤمنين بر حق و كفار در ضلالتند.

از سوى ديگر اللَّه- كه پديد آورنده هر چيز است- بر هر چيزى شهيد و حاضر است، و هيچ چيز از خلق او بر او پوشيده نيست، و نه عملى از اعمال خلقش، و او به احسان هر محسن و بدى هر بدكار آگاه است، و به زودى هر كسى را بدانچه كرده جزا مى‏دهد.

و كوتاه سخن اينكه: وقتى خداى تعالى متصف به اين صفات كريمه هست، اين‏

/ 691