بحث روايتى (رواياتى در ذيل برخى آيات گذشته از جمله" وَ ما تَشاؤُنَ ...")
در الدر المنثور آمده كه عبد بن حميد، ابن جرير و ابن ابى حاتم، از قتاده روايت كردهاند كه در باره آيه" و لا تطع منهم اثما أو كفورا" گفته است: براى ما حديث كردهاند كه اين آيه در باره دشمن خدا يعنى ابو جهل نازل شده است «1».مؤلف: ليكن اين روايت به تطبيق شباهت بيشترى دارد تا تفسير.و در مجمع البيان در ذيل جمله" وَ سَبِّحْهُ لَيْلًا طَوِيلًا" گفته: از حضرت رضا (ع) روايت شده كه احمد بن محمد از آن جناب از اين آيه پرسيد كه منظور از اين تسبيح چيست؟ فرمود: منظور نماز شب است «2».و در كتاب خرائج و جرائح از امام قائم (ع) روايت آورده كه در حديثى به كامل بن ابراهيم مدنى فرمود: آمدهاى تا از اعتقاد مفوضه سؤال كنى. آنان دروغ گفتهاند، بلكه قلوب ما ظرفهايى است براى مشيت خداى عز و جل، وقتى او بخواهد ما مىخواهيم، و خود خداى تعالى فرموده:" وَ ما تَشاؤُنَ إِلَّا أَنْ يَشاءَ اللَّهُ" «3».و در الدر المنثور است كه ابن مردويه، از طريق ابن شهاب، از سالم، از ابو هريره روايت كرده كه گفت: رسول خدا (ص) بارها در خطبه خود مىفرمود:آنچه آمدنى است نزديك است، چيزى كه بناست بيايد دور نيست، و خداى تعالى به خاطر عجله كسى عجله نمىكند، آرى آنچه خدا بخواهد مىشود، نه آنچه مردم بخواهند، مردم چيزى را مىخواهند و خداى تعالى چيزى ديگر را، آنچه خدا خواسته، مىشود، هر چند كه مردم كراهت داشته باشند، و احدى نيست كه آنچه خدا نزديك كرده دور، و آنچه او دور(1) الدر المنثور، ج 6، ص 302.(2) مجمع البيان، ج 10، ص 413.(3) الخرائج و الجرائح، ص 67.