چند قول در معناى دو آيه:" إِنَّ ناشِئَةَ اللَّيْلِ هِيَ أَشَدُّ وَطْئاً وَ أَقْوَمُ قِيلًا إِنَّ لَكَ فِي النَّهارِ سَبْحاً طَوِيلًا"
" إِنَّ ناشِئَةَ اللَّيْلِ هِيَ أَشَدُّ وَطْئاً وَ أَقْوَمُ قِيلًا إِنَّ لَكَ فِي النَّهارِ سَبْحاً طَوِيلًا" آيه اولى در اين مقام است كه بيان كند چرا شب را براى اين نماز اختيار كرديم، و آيه دوم در مقام اين است كه بيان كند چرا روز را انتخاب نكرديم هم چنان كه آيه قبلى كه مىفرمود:" إِنَّا سَنُلْقِي عَلَيْكَ قَوْلًا ثَقِيلًا" در مقام بيان اين بود كه اصلا چرا نماز شب تشريع شد.در آيه مورد بحث در كلمه" ناشئة" دو احتمال هست: يكى اينكه مانند كلمه" عافيت" و" عاقبت" مصدر، و به معناى نشئه و حدوث و تكون باشد. و دوم اينكه اسم فاعل از ماده نشئه باشد، كه به موصوف خود اضافه شده، هر كدام كه باشد مراد از آن، شب است، و اگر حادثه را بر شب اطلاق كرده، نظير اطلاق آن بر اجزاى خلقت است.و چه بسا بعضى «2» گفتهاند: منظور از حادثه شب همان نماز شب است. و معناى" وطء زمين" قدم نهادن بر آنست و اينكه فرمود" حادثه شب شديدترين قدم نهادن است" كنايه است از اينكه اين عمل از هر عمل ديگر در صفاى نفس، انسان را ثابتقدمتر مىسازد، و بهتر از هر چيز نفس آدمى را از اينكه به وسيله شواغل روز، دچار كدورت شود حفظ مىكند.بعضى «3» گفتهاند: منظور از" وطء" مطابقت قلب با زبان است. آن گاه گفته خود را تاييد كرده به اينكه: بعضىها كلمه را" وطء" به كسره واو خواندهاند.و مراد از اينكه فرمود" حادثه شب اقوم قيلا است" اين است كه نماز شب استوارترين و صائبترين سخن است، براى اينكه در نماز شب حضور قلب بيشتر و توجه به كلام دقيقتر است.و معناى آيه اين است كه حادثه شب و يا نماز در دل شب ثابتقدمتر است- و يا در(1) روح المعانى، ج 29، ص 104.(2) تفسير كشاف، ج 4، ص 638.(3) مجمع البيان، ج 10، ص 378.