معناى اينكه شقى دوزخى در آتش نه مىميرد و نه زنده مىشود، و مراد از تزكى در:" قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَكَّى"
" قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَكَّى وَ ذَكَرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلَّى" كلمه" تزكى" به معناى در پى پاك شدن است، و در اينجا منظور پاك شدن از لوث تعلقات مادى دنيوى است كه آدمى را از امر آخرت منصرف و مشغول مىكند به دليل اينكه دنبالش فرموده:" بَلْ تُؤْثِرُونَ الْحَياةَ الدُّنْيا ..." و نيز منظور از تزكى برگشتن به خداى تعالى و توبه كردن است، چون يكى از وسايل كه دل انسان را از فرورفتگى در ماديات حفظ مىكند توبه است، و نيز انفاق در راه خدا است كه باز دل را از لوث تعلقات مالى پاك مىكند، و حتى اگر دستور دادهاند، در حقيقت خواستهاند طهارت از قذارتهايى كه صورت و دست و پاى انسان در اشتغال به امور دنيا به خود مىگيرد مجسم و ممثل كرده باشند." وَ ذَكَرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلَّى"- ظاهرا مراد از" ذكر نام خدا"، ذكر زبانى و مراد از" صلاة" همان نماز معمولى و توجه خاص عبودى است كه در اسلام تشريع شده.و اين دو آيه به حسب ظاهر مدلولى كه دارند نسبت به همه مصاديق طهارت كه برايت شمرديم عموميت دارد، ولى از نظر روايات وارده از ائمه اهل بيت (عليهم السلام) تنها در باره زكات فطره و نماز عيد نازل شده، روايات وارده از طرق اهل سنت هم همين را مىگويد." بَلْ تُؤْثِرُونَ الْحَياةَ الدُّنْيا" مصدر" ايثار" كه فعل" تؤثرون" از آن مشتق است به معناى برگزيدن و انتخاب كردن و ترجيح دادن است. در اين آيه از مطلب قبلى اعراض و خطاب را به عموم بشر نموده، مىفرمايد حقيقت همان است كه گفتيم كه رستگارى در تزكى و ياد پروردگار است، و ليكن شما انسانها در پى پاك شدن نيستيد، و بر اساس دعوتى كه طبع بشرى شما دارد شما را به تعلق تام به دنيا و اشتغال به تعمير آن و ترجيح آن بر زندگى آخرت مىخواند.