وصف قرآن به اينكه" قول فصل" است و" هزل نيست" - ترجمه تفسیر المیزان جلد 20

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 20

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

دوباره طلوع مى‏كنند.

بعضى «1» گفته‏اند: منظور از رجع آسمان، باريدن آن است، و مراد از" زمين صاحب صدع" شكافتن زمين و روييدن گياهان از آن است، و مناسبت اين دو سوگند با مساله معاد بر كسى پوشيده نيست «2».

وصف قرآن به اينكه" قول فصل" است و" هزل نيست"

" إِنَّهُ لَقَوْلٌ فَصْلٌ وَ ما هُوَ بِالْهَزْلِ" كلمه" فصل" به معناى جدا كردن دو چيز از هم است، به طورى كه بين آن دو فاصله‏اى پيدا شود، و با اينكه قرآن قول فاصل و جدا سازنده است، اگر آن را قول فصل خوانده، از باب" زيد عدل" است، و" هزل" به معناى شوخى است، در مقابل جدى.

و اين دو آيه جواب قسم است و ضمير" انه" به قرآن بر مى‏گردد، و معنايش اين است كه: به آسمانى چنان و زمينى چنين سوگند، كه قرآن سخنى جدا سازنده بين حق و باطل است، و كلامى خالى از جد، و صرف شوخى نيست، آنچه را قرآن ثابت مى‏كند حق محض است، كه شكى در آن نيست، و چون حق است هيچ باطلى نمى‏تواند آن را باطل سازد، و هر باطلى در صدد ابطال آن بر آيد باطل بدون ترديد است، پس خبرى هم كه از قيامت و بازگشت داده حق است و در آن شكى نيست.

ولى بعضى «3» گفته‏اند: ضمير نامبرده به مطلب قبلى يعنى خبر رجوع و معاد بر مى‏گردد. ولى وجه سابق وجيه‏تر است.

" إِنَّهُمْ يَكِيدُونَ كَيْداً وَ أَكِيدُ كَيْداً" يعنى كفار با كفرشان و انكار معادشان همه در اين فكرند كه با حيله‏هايى نور خدا را خاموش و دعوت تو را باطل سازند، و من هم عليه ايشان حيله مى‏كنم، و حيله خداى تعالى همين است كه ايشان را به دشمنى با سعادت خود وا مى‏دارد، استدراج مى‏كند مى‏فرمايد:

مال و اولاد بيشترى مى‏دهم، بر دلهايشان مهر مى‏زنم، و گمراهشان مى‏كنم، و بر گوش و چشمشان پرده مى‏افكنم، اين چنين حيله مى‏كنم، تا در آخر به سوى عذاب روز قيامتش بكشانم.

" فَمَهِّلِ الْكافِرِينَ أَمْهِلْهُمْ رُوَيْداً" كلمه" تمهيل" مصدر باب تفعيل است كه فعل امر" مهل" مشتق از آن است، به‏

(1) روح المعانى، ج 30، ص 99- 100.

(2) هم چنان كه در سوره حج آيه 5 صريحا مساله معاد را به روييدن گياهان در بهار تشبيه كرده است،" مترجم".

(3) مجمع البيان، ج 10، ص 472.

/ 691