چند روايت در باره مراد از ترتيل قرآن و آداب تلاوت قرآن
و در الدر المنثور است كه عسكرى در كتاب مواعظ از على (ع) روايت كرده كه فرمود: از رسول خدا (ص) پرسيدند معناى" وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِيلًا" چيست؟ فرمود: حروفش را واضح بگويى، و چون خواندن شعر صداى خود را ترجيع ندهى نه مانند بحر طويل يكسره باشد و نه مانند شعر پاره پاره، وقتى به عجائبش برمىخورى در آنجا بايستى، (و با تكرار آن) دل را به حركت در آورى، و زنهار! همتتان اين نباشد كه زودتر به آخر سوره برسيد «2».مؤلف: نظير اين معنا را كلينى در كافى به سند خود از عبد اللَّه بن سليمان از امام صادق از على (ع) به اين عبارت نقل كرده كه فرمود: يعنى حروف آن را واضح بگوييد، و مانند خواندن شعر، به صوت خود ترجيع ندهيد، و مانند ريگ، درهموبرهمش مكنيد، بلكه با (تكرار) آياتش دلهاى مبتلا به قساوت را از قساوت تهى كنيد، و هم هيچ يك از شما اين نباشد كه زودتر سوره را تمام كنيد «3».و در همان كتاب است كه ابن ابى شيبه از طاووس روايت كرده كه گفت: از رسول خدا (ص) پرسيدند كداميك از مردم قرآن را بهتر مىخوانند؟ فرمود: آن كس كه وقتى تلاوتش را مىشنوى احساس كنى كه او از خدا مىترسد «4».و در اصول كافى به سند خود از على بن ابى حمزه روايت كرده كه گفت: امام صادق (ع) فرمود: قرآن نبايد به سرعت خوانده شود، بلكه بايد ترتيل شود، پس وقتى به آيهاى برمىخورى كه در آن سخن از بهشت رفته، همانجا بايست و از خداى عز و جل درخواست بهشت كن، و چون به آيه مربوط به دوزخ مىرسى از خدا بخواه تا از آتش پناهت دهد «5».و در مجمع البيان در معناى ترتيل از ابى بصير از امام صادق (ع) روايت كرده كه فرمود: ترتيل آن است كه در آن مكث كنى و صوتت را نيكو گردانى «6».(1) مجمع البيان، ج 10، ص 377.(2) الدر المنثور، ج 6، ص 277.(3) اصول كافى، ج 2، ص 449، ح 1.(4) الدر المنثور، ج 6، ص 277.(5) اصول كافى، ج 2، ص 452، ح 2.(6) مجمع البيان، ج 10، ص 378.