بحث روايتى (رواياتى در باره قسم به شهر مكه، مراد از" والِدٍ وَ ما وَلَدَ"، كسى كه گفت:" أَهْلَكْتُ مالًا لُبَداً"، اطعام مسكين و آزاد كردن برده) - ترجمه تفسیر المیزان جلد 20

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 20

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ولى بعضى «1» از مفسرين گفته‏اند: مراد از" ميمنة" طرف دست راست است، و اصحاب دست راست كسانى هستند كه در قيامت نامه اعمالشان به دست راستشان داده مى‏شود، ولى اين سخن درست نيست، زيرا در مقابل اصحاب ميمنه به اين معنا اصحاب مشئمه قرار نمى‏گيرد.

" وَ الَّذِينَ كَفَرُوا بِآياتِنا هُمْ أَصْحابُ الْمَشْأَمَةِ" آيات موجود در خارج وجود انسان در پهناى جهان و آيات موجود در داخل ذات انسان آيات و ادله‏اى است كه بر يگانگى او در ربوبيت و الوهيت و لوازم اين يگانگى دلالت مى‏كند، و رد اين ادله كفر به آيات خدا و به خود خدا است، و نيز كفر به قرآن كريم و آيات شريفه آن است، و نيز كفر به هر حكمى است كه از طريق رسالت نازل شده و ظاهرا مراد از آيات، مطلق آيات است، و" مشئمه" ضد ميمنت است.

" عَلَيْهِمْ نارٌ مُؤْصَدَةٌ" يعنى آتشى مستولى بر آنان است كه از هر سو احاطه‏شان مى‏كند.

بحث روايتى (رواياتى در باره قسم به شهر مكه، مراد از" والِدٍ وَ ما وَلَدَ"، كسى كه گفت:" أَهْلَكْتُ مالًا لُبَداً"، اطعام مسكين و آزاد كردن برده)

در مجمع البيان در تفسير آيه" وَ أَنْتَ حِلٌّ بِهذَا الْبَلَدِ" نقل مى‏كند كه بعضى گفته‏اند معنايش اين است كه: تو در اين شهر محل (به ضمه ميم در مقابل محرم) هستى، و مراد اين است كه براى تو حلال است كه هر كس را كه از كفار بخواهى به قتل برسانى، و اين فرمان مربوط به روز فتح مكه است كه آن جناب مامور به قتال با كفار بود، و خداى تعالى قتال و كشتن كفار را برايش حلال كرد، و خود آن حضرت فرمود: اين عمل براى احدى قبل از من حلال نبود، و براى احدى بعد از من نيز حلال نخواهد شد، و براى من نيز بيش از ساعتى از روز حلال نشده، (نقل از ابن عباس و مجاهد و عطاء) «2».

و نيز در ذيل همين آيه نقل كرده كه بعضى گفته‏اند: معناى آيه" لا أُقْسِمُ بِهذَا الْبَلَدِ وَ أَنْتَ حِلٌّ بِهذَا الْبَلَدِ" اين است كه: من ديگر به اين شهر سوگند نمى‏خورم كه تو در آن حلال و بى حرمت شدى، و با اينكه مردمش پاس حرمت عرض تو را نگه نداشتند، ديگر اين شهر هم حرمتى ندارد، (نقل از ابى مسلم). و نيز از امام صادق (ع) روايت شده.

(1) مجمع البيان، ج 10، ص 496.

(2) مجمع البيان، ج 10، ص 493.

/ 691