مراد از سؤال سائل بعذاب واقع
پس آيه شريفه درخواست عذاب را از بعضى از كفار حكايت مىكند، نه خبرگيرى از آن را، و عذاب درخواست شده را به اوصافى وصف كرده كه به نوعى تهكم و تحقير بر اجابت دعا دلالت دارد، و آن وصف" واقع" و وصف" لَيْسَ لَهُ دافِعٌ" است، و معنايش اين است كه سائلى از كفار عذابى را از خدا درخواست كرد كه مخصوص كافران است، و به زودى به آنان مىرسد، و قطعا بر آنان واقع مىشود، و دافعى برايش ندارند، خلاصه چه درخواست بكنند و چه نكنند واقع شدنى است، پس همين كلمه" واقع" در آيه جوابى است تحقيرآميز، و اجابتى است نسبت به درخواست سائل." لِلْكافِرينَ لَيْسَ لَهُ دافِعٌ" جار و مجرور" للكافرين" و همچنين جمله" لَيْسَ لَهُ دافِعٌ" متعلق است به عذاب واقع، و صفت آن است و ما قبلا به معناى آيه اشاره كرديم و گفتيم كه جمله مذكور، هم اجابت درخواست آن سائل است و هم تحقير او است." مِنَ اللَّهِ ذِي الْمَعارِجِ" جار و مجرور" من اللَّه" متعلق است به كلمه" دافع"، مىفرمايد: سائل هيچ برگرداننده و دافعى از جانب خدا ندارد، چون اين معنا مسلم است كه اگر سائل نامبرده دافعى(1) آنها هر نوع ميوهاى را بخواهند در اختيارشان قرار مىگيرد، و در نهايت امنيت به سر مىبرند.سوره دخان، آيه 55.(2 و 3 و 4) روح المعانى، ج 29، ص 55.(5) از او بپرس كه خبير است. سوره فرقان، آيه 59.