مراد از سؤال سائل بعذاب واقع‏ - ترجمه تفسیر المیزان جلد 20

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 20

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

حرف" باء" متعدى شده، نظير آيه" يَدْعُونَ فِيها بِكُلِّ فاكِهَةٍ آمِنِينَ" «1». و بعضى «2» گفته‏اند: فعل" سال" در خصوص اين آيه متضمن معناى اهتمام و اعتنا بوده، و بدين جهت با حرف" باء" متعدى شده، و معنايش" درخواست و اعتناء كرد به عذاب واقع" مى‏باشد. بعضى «3» ديگر گفته‏اند: اصلا حرف" باء" در اينجا زيادى است، و تنها به منظور تاكيد آورده شده. ولى برگشت همه اين وجوه به يك معنا است، و آن عبارت است از درخواست عذاب از خدا از در كفر و طغيان.

بعضى «4» ديگر گفته‏اند: حرف باء در اينجا به معناى" عن- از" است، هم چنان كه در جمله" فَسْئَلْ بِهِ خَبِيراً" «5»، به اين معنا آمده. ولى اين وجه درست نيست، چون در آيه سوره فرقان هم به معناى" عن" نيست، علاوه بر اين سياق آيات بعدى و مخصوصا آيه" فَاصْبِرْ صَبْراً جَمِيلًا" با سؤال به معناى استفسار و خبرگيرى نمى‏سازد.

مراد از سؤال سائل بعذاب واقع‏

پس آيه شريفه درخواست عذاب را از بعضى از كفار حكايت مى‏كند، نه خبرگيرى از آن را، و عذاب درخواست شده را به اوصافى وصف كرده كه به نوعى تهكم و تحقير بر اجابت دعا دلالت دارد، و آن وصف" واقع" و وصف" لَيْسَ لَهُ دافِعٌ" است، و معنايش اين است كه سائلى از كفار عذابى را از خدا درخواست كرد كه مخصوص كافران است، و به زودى به آنان مى‏رسد، و قطعا بر آنان واقع مى‏شود، و دافعى برايش ندارند، خلاصه چه درخواست بكنند و چه نكنند واقع شدنى است، پس همين كلمه" واقع" در آيه جوابى است تحقيرآميز، و اجابتى است نسبت به درخواست سائل.

" لِلْكافِرينَ لَيْسَ لَهُ دافِعٌ" جار و مجرور" للكافرين" و همچنين جمله" لَيْسَ لَهُ دافِعٌ" متعلق است به عذاب واقع، و صفت آن است و ما قبلا به معناى آيه اشاره كرديم و گفتيم كه جمله مذكور، هم اجابت درخواست آن سائل است و هم تحقير او است.

" مِنَ اللَّهِ ذِي الْمَعارِجِ" جار و مجرور" من اللَّه" متعلق است به كلمه" دافع"، مى‏فرمايد: سائل هيچ برگرداننده و دافعى از جانب خدا ندارد، چون اين معنا مسلم است كه اگر سائل نامبرده دافعى‏

(1) آنها هر نوع ميوه‏اى را بخواهند در اختيارشان قرار مى‏گيرد، و در نهايت امنيت به سر مى‏برند.

سوره دخان، آيه 55.

(2 و 3 و 4) روح المعانى، ج 29، ص 55.

(5) از او بپرس كه خبير است. سوره فرقان، آيه 59.

/ 691