وصف حال وليد بن مغيره و تكذيب نمودن او، و اخبار از در انداختنش به دوزخ‏ - ترجمه تفسیر المیزان جلد 20

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 20

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

" وَ بَنِينَ شُهُوداً" يعنى برايش پسرانى قرار دادم حاضر كه آنها را پيش روى خود مى‏بيند كه مى‏خرامند و از آنان در رسيدن به هدفهاى خود كمك مى‏گيرد، اين جمله عطف است بر كلمه" مالا".

" وَ مَهَّدْتُ لَهُ تَمْهِيداً" كلمه" تمهيد" به معناى تهيه است، كه به طور مجاز در مورد گستردگى مال و جاه و رو به راهى زندگى استعمال مى‏شود.

" ثُمَّ يَطْمَعُ أَنْ أَزِيدَ كَلَّا إِنَّهُ كانَ لِآياتِنا عَنِيداً" يعنى سپس همين شخص طمع دارد كه مال و فرزندانى را كه به او داده‏ام زيادتر كنم، و زندگيش را بيش از پيش رو به راه سازم.

كلمه" كلا" او را در اين طمع و توقع رد مى‏كند، و جمله" إِنَّهُ كانَ" علت اين ردع را بيان نموده مى‏فهماند براى اين گفتيم" كلا" كه او به آيات ما عناد مى‏ورزد. كلمه" عنيد" به معناى معاندى است كه به عناد خود و آنچه دارد مباهات هم مى‏كند.

بعضى «1» گفته‏اند: وليد بن مغيره بعد از نزول اين آيات رفته رفته مال و اولاد خود را از دست داد تا در آخر خودش هم هلاك شد.

" سَأُرْهِقُهُ صَعُوداً" كلمه" ارهاق" كه مصدر" ارهق" است به معناى فراگيرى به زور است و كلمه صعود به معناى گردنه صعب العبور كوه است. در اين جمله جزاى سوء و عذاب تلخى را كه وى به زودى مى‏چشد به گرفتار شدن در دره‏اى صعب العبور تشبيه شده.

وصف حال وليد بن مغيره و تكذيب نمودن او، و اخبار از در انداختنش به دوزخ‏

" إِنَّهُ فَكَّرَ وَ قَدَّرَ فَقُتِلَ كَيْفَ قَدَّرَ ثُمَّ قُتِلَ كَيْفَ قَدَّرَ".

" تفكير" كه مصدر" فكر" است به معناى انديشيدن است، و" تقدير" كه مصدر" قدر" است به معناى اندازه‏گيرى و سنجيدن است، و" تقدير از روى تفكير" به معناى آن است كه چند معنا و چند وصف را در ذهن بچينى، يعنى آنها را در ذهن جابجا كنى، يكى را بگذارى و ديگرى را بردارى تا از رديف شدن آنها غرض مطلوب خود را نتيجه بگيرى، وليد بن مغيره هم در اين انديشه بود كه چيزى بگويد كه با آن گفته، دعوت اسلام را باطل كند، و مردم معاند مثل خودش آن گفته را بپسندند، پيش خود فكر كرد آيا بگويد اين قرآن شعر است، يا بگويد كهانت و جادوگرى است؟ آيا بگويد هذيان ناشى از جنون است، يا بگويد از

(1) روح المعانى، ج 29، ص 122.

/ 691