مراد از پناهنده شدن مردانى از انس به مردانى از جن در آيه:" وَ أَنَّهُ كانَ رِجالٌ مِنَ الْإِنْسِ يَعُوذُونَ بِرِجالٍ مِنَ الْجِنِّ"
" وَ أَنَّهُ كانَ رِجالٌ مِنَ الْإِنْسِ يَعُوذُونَ بِرِجالٍ مِنَ الْجِنِّ فَزادُوهُمْ رَهَقاً" راغب مىگويد: كلمه" عوذ" به معناى ملتجى شدن به غير است و جمله" رهقه الامر" معنايش اين است كه قهر فلان امر بر او احاطه كرد «5» كلمه" رهق" به گناه و طغيان هم تفسير شده. بعضى «6» هم آن را به ترس و شر معنا كردهاند. بعضى «7» ديگر گفتهاند: به معناى ذلت و ضعف است. و همه اين معانى لازمه معناى اصلى كلمه است.و مراد از پناه بردن انس به جن- بطورى كه گفتهاند «8» اين است كه در عرب رسم بوده كه وقتى در مسافرت در شب به بيابانى بر مىخوردند از شر جانوران و شر سفيهان جنى به عزيز آن بيابان كه سرپرست جنيان است پناه مىبردند و مىگفتند: من پناه مىبرم به عزيز اين وادى از شر سفهاى قومش. و از مقاتل «9» نقل شده كه گفته: اولين كسى كه به جن پناهنده شد(1) مفردات راغب، ماده" سفه".(2) مفردات راغب، ماده" شطط".(3) روح المعانى، ج 29، ص 85.(4) چون از جمله" كانَ يَقُولُ سَفِيهُنا" اين معنا استفاده مىشود كه در سابق در بين ما سفيهى بود كه پيش روى ما به خدا حرفهاى دور از حقيقت مىگفت، نه اين كه قرنها قبل از ما ابليس چنين و چنان گفت. مترجم.(5) مفردات راغب، ماده" عوذ" و ماده" رهق".(6 و 7 و 8) مجمع البيان، ج 10، ص 369.(9) تفسير روح البيان، ج 80، ص 193.