مراد از اينكه فرمود خدا انسان را إقبار (دفن) كرد- ثُمَّ أَماتَهُ فَأَقْبَرَهُ-
" ثُمَّ أَماتَهُ فَأَقْبَرَهُ" كلمه" اماته" به معناى تحقق دادن به مرگ انسان است، و مراد از" إقبار" دفن كردن مرده آدمى و پوشاندنش در شكم زمين است، البته اين بر اساس غالب است، كه عادت مردم بر آن جارى شده «4»، و به همين جهت نسبت در گور كردن را به خداى تعالى داده، چون او (بوسيله كلاغ در داستان هابيل) هدايتشان كرده و يا به دلها الهام كرد كه مردگان خود را دفن كنند پس اين عمل با خداى تعالى نسبتى دارد، همانطور كه به خود مردم هم نسبتى دارد.بعضى «5» گفتهاند: منظور از اقبار اين است كه خداى تعالى او را صاحب قبر كرد، يعنى دستور داد زندهها، او را دفن كنند، و با اين عمل مرده او را احترام نموده، از اينكه جيفهاش متعفن شود، و مردم از بوى آن متنفر و متاذى گردند جلوگيرى نموده.ليكن وجه قبلى با سياق آيات مناسبتر است، چون آيات در اين زمينه سخن دارند كه تدبير تكوينى خداى تعالى را گوشزد كنند، نه تدبير تشريعى او را، كه يكى از آن تشريع حكم غسل و كفن و دفن اموات است." ثُمَّ إِذا شاءَ أَنْشَرَهُ" در مجمع البيان گفته: كلمه" انشار" به معناى زنده كردن بعد از مرگ به منظور تصرف است، هم چنان كه جامه را بعد از تا كردن و پيچيدن دوباره باز مىكنند، (تا در آن(1) تفسير روح المعانى، ج 30، ص 44.(2) مجمع البيان، ج 10، ص 439.(3) سوره بلد، آيه 10.(4) و گر نه بسيارى هستند كه مرده را مىسوزانند، و خاكسترش را به آن رود مقدس خود مىدهند، مترجم.(5) مجمع البيان، ج 10، ص 439.