بيان
" فَآمَنَّا بِهِ وَ لَنْ نُشْرِكَ بِرَبِّنا أَحَداً" اين جمله از ايمان جنيان به قرآن و تصديق آن به اينكه حق است خبر مىدهد، و جمله" وَ لَنْ نُشْرِكَ بِرَبِّنا أَحَداً"، ايمانشان به قرآن را تاكيد مىكند و مىفهماند كه ايمان جنيان به قرآن همان ايمان به خدايى است كه قرآن را نازل كرده، در نتيجه رب ايشان هم همان خداست، و ايمانشان به خداى تعالى ايمان توحيدى است، يعنى احدى را ابدا شريك خدا نمىگيرند.وجوه مختلف در باره قرائت ان به فتح همزه- در" وَ أَنَّهُ تَعالى جَدُّ رَبِّنا ..." و آيات بعد از آن كه حكايت سخنان جنيان است بعد از ايمان آوردنشان
" وَ أَنَّهُ تَعالى جَدُّ رَبِّنا مَا اتَّخَذَ صاحِبَةً وَ لا وَلَداً" مفسرين «5» كلمه" جد" را به عظمت و بعضى «6» به بهره معنا كردهاند. و آيه شريفه در معناى تاكيدى است براى جمله" وَ لَنْ نُشْرِكَ بِرَبِّنا أَحَداً" و قرائت مشهور، كلمه" أنه" را به فتحه همزه خوانده، و بعضى «7» آن را و آيات بعدش را كه دوازده آيه است به كسر همزه خواندهاند، و درست هم همين است، چون سياق ظهور در اين دارد كه آيات حكايت كلام جن است.و اما قرائت به فتحه وجه روشنى ندارد، بعضى «8» ها آن را توجيه كردهاند به اينكه جمله" و انه ..." عطف است بر ضمير مجرور در جمله" امنا به" و تقدير كلام" امنا به و بانه تعالى(1) گفتند اى قوم ما آگاه باشيد كه ما كتابى را شنيدهايم كه بعد از موسى نازل شده و كتابهاى آسمانى قبل را تصديق دارد، كتابى است كه به سوى حق و به سوى طريق مستقيم هدايت مىكند، اى قوم ما منادى خدا را اجابت كنيد. سوره احقاف، آيه 31.(2) او از جن بود و در آخر از امر پروردگارش سرپيچى كرد. سوره كهف، آيه 50.(3) آيا ابليس و ذريه او را به جاى من اولياى خود مىگيريد. سوره كهف، آيه 50.(4) و او و قبيلهاش از جايى كه شما ايشان را نبينيد مىبينند. سوره اعراف، آيه 27.(5 و 6 و 7) تفسير قرطبى، ج 19، ص 8.(8) روح المعانى، ج 29، ص 84.