شرحى در مورد اينكه خداى تعالى از سه جهت" رب الناس"،" ملك الناس" و" اله الناس" بودن ملجا و معاذ است‏ - ترجمه تفسیر المیزان جلد 20

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 20

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

شرحى در مورد اينكه خداى تعالى از سه جهت" رب الناس"،" ملك الناس" و" اله الناس" بودن ملجا و معاذ است‏

" قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ مَلِكِ النَّاسِ إِلهِ النَّاسِ" طبع آدمى چنين است كه وقتى شرى به او متوجه مى‏شود و جان او را تهديد مى‏كند، و در خود نيروى دفع آن را نمى‏بيند به كسى پناهنده مى‏شود كه نيروى دفع آن را دارد، تا او وى را در رفع آن شر كفايت كند، و انسان در اينگونه موارد به يكى از سه پناه، پناهنده مى‏شود: يا به ربى پناه مى‏برد كه مدبر امر او و مربى او است، و در تمامى حوائجش از كوچك و بزرگ به او رجوع مى‏كند، در اين هنگام هم كه چنين شرى متوجه او شده و بقاى او را تهديد مى‏كند به وى پناهنده مى‏شود تا آن شر را دفع كرده بقايش را تضمين كند، و از ميان آن سه پناهگاه، اين يكى سببى است فى نفسه تام در سببيت.

دومين پناه، كسى است كه داراى سلطنت و قوتى كافى باشد، و حكمى نافذ داشته باشد، به طورى كه هر كس از هر شرى بدو پناهنده شود و او بتواند با اعمال قدرت و سلطنتش آن را دفع كند، نظير پادشاهان (و امثال ايشان)، اين سبب هم سببى است مستقل و تام در سببيت.

در اين ميان سبب سومى است و آن عبارت است از الهى كه معبود واقعى باشد، چون لازمه معبوديت اله و مخصوصا اگر الهى واحد و بى شريك باشد، اين است كه بنده خود را براى خود خالص سازد، يعنى جز او كسى را نخواند و در هيچ يك از حوائجش جز به او مراجعه ننمايد، جز آنچه او اراده مى‏كند اراده نكند، و جز آنچه او مى‏خواهد عمل نكند.

و خداى سبحان رب مردم، و ملك آنان، و اله ايشان است، هم چنان كه در كلام خويش اين سه صفت خود را جمع كرده فرموده:" ذلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ لَهُ الْمُلْكُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ فَأَنَّى تُصْرَفُونَ" «1» و در آيه زير به علت ربوبيت و الوهيت خود اشاره نموده، مى‏فرمايد" رَبُّ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ فَاتَّخِذْهُ وَكِيلًا" «2»، و در اين آيه‏اى كه از نظرت مى‏گذرد به علت مالكيت خود اشاره نموده مى‏فرمايد:" لَهُ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ إِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ" «3»، پس اگر قرار است آدمى در هنگام هجوم خطرهايى كه او را تهديد مى‏كند به ربى پناهنده شود، اللَّه‏

(1) اين است خداوند، پروردگار شما كه حكومت از آن او است، هيچ معبودى جز او وجود ندارد با اينحال چگونه از راه حق منحرف مى‏شويد؟! سوره زمر، آيه 6.

(2) به علت اينكه او رب مشرق و مغرب است و معبودى به جز او نيست، پس بايد تنها او را وكيل بگيرى. سوره مزمل، آيه 9.

(3) ملك همه آسمانها و زمين از او است، و بازگشت همه امور به سوى او است. سوره حديد، آيه 5.

/ 691