بيان احتجاج و استدلال بر ثبوت بعث و جزا، مستفاد از آيات:" أَ لَمْ نَجْعَلِ الْأَرْضَ مِهاداً ..." - ترجمه تفسیر المیزان جلد 20
لطفا منتظر باشید ...
" مَتى هذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ" «1» و چه بسا در مورد بعضى از حقايق قرآنى و معارفى جديد كه اسلام متضمن آن بود به اهل كتاب و مخصوصا به يهود مراجعه نموده، در فهم آن معارف از آنان كمك مىگرفتند.
و خداى تعالى در اين سوره تساؤل آنان را به صورت سؤال و جوابى حكايت نموده، مىفرمايد:" از چه تساؤل مىكنند؟" آن گاه خودش پاسخ خود را مىدهد كه" از خبرى عظيم تساؤل مىكنند، خبر عظيمى كه در باره آن ديدى مختلف دارند"، و آن گاه از تساؤل آنان پاسخ مىدهد كه" كَلَّا سَيَعْلَمُونَ ..." نه، بيهوده از يكديگر نپرسند كه به زودى خواهند دانست ...
مفسرين درباره مفردات آيات سهگانه، و تقريب معانى آن وجوهى بسيار گفتهاند، كه چون هيچ يك از آنها با سياق سازگار نبود، از ايرادش خوددارى نموديم، و آنچه آورديم مطلبى است كه سياق، آن را افاده مىكند.
" كَلَّا سَيَعْلَمُونَ ثُمَّ كَلَّا سَيَعْلَمُونَ" اين جمله جلو ايشان را از تساؤل از قيامت مىگيرد، تساؤلى كه گفتيم منشا آن مختلف بوده. و معناى آيه اين است كه بايد دست از اين پرس و جوىها بردارند، براى اينكه حقيقت امر به زودى برايشان كشف مىشود، و اين خبر- قيامت- واقع مىشود، آن وقت آنچه امروز نمىدانند خواهند دانست، و در اين تعبير تهديدى هم هست همان تهديدى كه در آيه" وَ سَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ" «2»، به چشم مىخورد، و جمله" ثُمَّ كَلَّا سَيَعْلَمُونَ" تاكيد همان ردع و تهديد سابق است، و لحن تهديد خود قرينه است بر اينكه پرس و جوى كنندگان مشركين بودهاند، كه منكر معاد و جزايند، نه مؤمنين، و نه مشركين و مؤمنين جميعا.
" أَ لَمْ نَجْعَلِ الْأَرْضَ مِهاداً" اين آيه تا يازده آيه بعدش در مقام احتجاج و استدلال بر ثبوت بعث و جزا و تحقق اين خبر عظيم است، و لازمه ثبوت آن صحت جمله قبلى است كه مىفرمود:" كَلَّا سَيَعْلَمُونَ" و اينكه به زودى مشاهده مىكنند و مىدانند.
بيان احتجاج و استدلال بر ثبوت بعث و جزا، مستفاد از آيات:" أَ لَمْ نَجْعَلِ الْأَرْضَ مِهاداً ..."
بيان آن حجت اين است كه عالم محسوس با زمين و آسمانش و شب و روزش و انسانهايش كه نسلا بعد نسل مىآيند و مىروند، و نظام جارى در سراپايش، و تدبير متقن و