مقصود از اينكه فرمود كتابش به دست راست داده شود شادمان به سوى" اهل" خود باز مىگردد
" فَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتابَهُ بِيَمِينِهِ" كلمه" أما" همواره مطالب اجمالى را تفصيل مىدهد، در اينجا اجمالى را تفصيل مىدهد كه از عبارت" إِنَّكَ كادِحٌ إِلى رَبِّكَ" استفاده مىشد، و آن اين بود كه در اين ميان رجوع و بازخواستى از اعمال، و حساب و جزايى هست، آن گاه اين اجمال را تفصيل مىدهد و مىگويد: اما آنهايى كه در آن روز نامه اعمالشان را به دست راستشان مىدهند چنين و چنان مىشوند، و منظور از كتاب، نامه عمل است، به دليل اينكه دنبالش مساله حساب را ذكر كرده، و ما در سابق دادن كتاب به دست راست و يا به دست چپ را در سوره اسراء و سوره الحاقه معنا كرديم." فَسَوْفَ يُحاسَبُ حِساباً يَسِيراً"" حساب يسير" آن حسابى است كه در آن سهلانگارى شود نه سختگيرى." وَ يَنْقَلِبُ إِلى أَهْلِهِ مَسْرُوراً" مراد از" اهل" أنيسهايى است كه خدا براى او در بهشت آماده كرده، مانند حور و غلمان و غيره، و اين معنا از سياق استفاده مىشود.ولى بعضى «1» گفتهاند: مراد از آن، عشيره مؤمن او هستند، كه مانند او داخل بهشت شدهاند.بعضى «2» ديگر گفتهاند: عموم مؤمنين بهشتى هستند، هر چند كه عشيره و خويشاوند او نباشند، چون مؤمنين همه با هم برادرند. ولى اين دو قول خالى از بعد نيست." وَ أَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتابَهُ وَراءَ ظَهْرِهِ" كلمه" وراء" ظرف است، و اگر منصوب شده بخاطر اين بوده كه حرف جرى كه بر سر آن بايد باشد حذف شده، چون تقدير آن" من وراء" بوده، و بعيد نيست كه اگر نامه عملشان از پشت سرشان داده مىشود به خاطر اين است كه در آن روز صورتشان به عقب بر مىگردد، هم چنان كه در جاى ديگر فرموده:(1 و 2) روح المعانى، ج 30، ص 80.