مراد از اينكه فرمود:" هيچ نفسى نيست جز اينكه بر آن حافظى است"
" إِنْ كُلُّ نَفْسٍ لَمَّا عَلَيْها حافِظٌ" اين جمله جواب قسم است، و كلمه" لما" در آن به معناى" الا" است، و معناى آيه اين است كه: هيچ نفسى نيست الا اينكه نگهبانى بر او موكل است. و مراد از موكل شدن نگهبانى براى حفظ نفس، اين است كه فرشتگانى اعمال خوب و بد هر كسى را مىنويسند، و به همان نيت و نحوهاى كه صادر شده مىنويسند، تا بر طبق آن در قيامت حساب و جزا داده بشوند، پس منظور از" حافظ"، فرشته، و منظور از" محفوظ" عمل آدمى است، هم چنان كه در جاى ديگر فرموده:" وَ إِنَّ عَلَيْكُمْ لَحافِظِينَ كِراماً كاتِبِينَ يَعْلَمُونَ ما تَفْعَلُونَ" «1».و بعيد نيست كه مراد از حفظ نفس، حفظ خود نفس و اعمال آن باشد، و منظور از حافظ، جنس آن بوده باشد، كه در اين صورت چنين افاده مىكند كه جانهاى انسانها بعد از مردن نيز محفوظ است، و با مردن نابود و فاسد نمىشود، تا روزى كه خداى سبحان بدنها را دوباره زنده كند، در آن روز جانها به كالبدها برگشته دوباره انسان بعينه و شخصه همان انسان دنيا خواهد شد، آن گاه طبق آنچه اعمالش اقتضا دارد جزا داده خواهد شد، چون اعمال او نيز نزد خدا محفوظ است، چه خيرش و چه شرش.بسيارى از آيات قرآن كه دلالت بر حفظ اشيا دارد اين نظريه را تاييد مىكند، مانند آيه" قُلْ يَتَوَفَّاكُمْ مَلَكُ الْمَوْتِ الَّذِي وُكِّلَ بِكُمْ" «2»، و آيه" اللَّهُ يَتَوَفَّى الْأَنْفُسَ حِينَ مَوْتِها وَ الَّتِي لَمْ تَمُتْ فِي مَنامِها فَيُمْسِكُ الَّتِي قَضى عَلَيْهَا الْمَوْتَ" «3».(1) و به درستى بر هر يك از شما حافظانى موكلند، حافظانى بزرگوار و نويسنده، آنچه شما انجام دهيد مىدانند. سوره انفطار، آيه 12.(2) بگو ملك الموتى كه موكل بر شما است شما را تحويل مىگيرد. سوره الم سجده، آيه 11.(3) خداست كه جانها را در حين مرگش مىگيرد، و نيز جانهايى را كه هنوز نمرده و به خواب مىرود مىگيرد، اگر اجلش رسيده باشد ديگر به بدنش بر نمىگرداند، و نزد خود نگه مىدارد. سوره زمر،