معناى اينكه فرمود:" كُلُّ نَفْسٍ بِما كَسَبَتْ رَهِينَةٌ" و مراد از استثناء" إِلَّا أَصْحابَ الْيَمِينِ" - ترجمه تفسیر المیزان جلد 20

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 20

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

بوده كه به نظر ما تميز، و به نظر بعضى «1» حال از مطلبى است كه از سياق" إِنَّها لَإِحْدَى الْكُبَرِ" فهميده مى‏شود، و به قول آن مفسر معنايش اين است كه قرآن در حالى كه بيم‏رسان است، از آيات كبراى الهى است، و به نظر ما معنايش اين مى‏شود كه قرآن از حيث انذار و بيم‏رسانى از آيات كبراى حق است.

بعضى وجوه ديگرى ذكر كرده‏اند كه قابل اعتناء نيست، مثلا يكى «2» گفته: صفت پيغمبر است، و آيه متصل به اول سوره و تقدير آن" قم نذيرا للبشر فانذر" است. و آن ديگرى «3» گفته: صفت خداى تعالى است.

" لِمَنْ شاءَ مِنْكُمْ أَنْ يَتَقَدَّمَ أَوْ يَتَأَخَّرَ" اين جمله انذار را عموميت مى‏دهد به همه بشر، چه آنها كه ايمان بياورند و چه آنها كه نياورند و جمله" لمن شاء" بدل است از كلمه" بشر" و جمله" أَنْ يَتَقَدَّمَ ..." مفعول كلمه" شاء" است، و منظور از" تقدم"، پيروى كردن از حق است كه مصداق خارجيش ايمان و اطاعت است، و منظور از" تاخر"، پيروى نكردن است كه مصداقش كفر و معصيت است و معنايش اين است كه: از اين جهت از بزرگترين آيات الهى است كه نذير است براى همه بشر، چه آنهايى از شما كه حق را پيروى مى‏كنند، و چه آنهايى از شما كه حق را پيروى نمى‏كنند، و احدى نيست كه بى‏رابطه با قرآن باشد.

بعضى «4» گفته‏اند: جمله" أَنْ يَتَقَدَّمَ" در موضع رفع است تا مبتدا باشد، و جمله" لمن شاء" خبر آن است، و مثل اين است كه بگويى:" لمن توضأ ان يصلى- كسى كه وضو گرفته مى‏تواند نماز بخواند" پس معنى مطلق است يعنى" كسى كه تقدم را بخواهد مى‏تواند متقدم شود، و كسى كه تاخر را بخواهد مى‏تواند متاخر باشد" و يا مثل كلام خداى تعالى است كه در جاى ديگر فرموده:" فَمَنْ شاءَ فَلْيُؤْمِنْ وَ مَنْ شاءَ فَلْيَكْفُرْ"، و مراد از تقدم و تاخر، سبقت گرفتن و نگرفتن به سوى خير است.

معناى اينكه فرمود:" كُلُّ نَفْسٍ بِما كَسَبَتْ رَهِينَةٌ" و مراد از استثناء" إِلَّا أَصْحابَ الْيَمِينِ"

" كُلُّ نَفْسٍ بِما كَسَبَتْ رَهِينَةٌ" حرف" باء" در" بما" به معناى باى فارسى و يا به معناى" بسبب" است، و يا به معناى" در مقابل" است، و كلمه" رهينة" به معناى رهن و گروگان است، هم چنان كه زمخشرى در كشاف گفته: كلمه" رهينة" در آيه" كُلُّ نَفْسٍ بِما كَسَبَتْ رَهِينَةٌ" مؤنث رهين نيست، كه كسى خيال كند چون كلمه" نفس" مؤنث است، رهينه نيز مؤنث آمده، چون اگر

(1 و 2 و 3) تفسير قرطبى، ج 19، ص 85.

(4) تفسير كشاف، ج 4، ص 654.

/ 691