توضيح معناى اينكه مؤمنان جنى گفتند:" وَ أَنَّا مِنَّا الصَّالِحُونَ وَ مِنَّا دُونَ ذلِكَ كُنَّا طَرائِقَ قِدَداً"
" وَ أَنَّا مِنَّا الصَّالِحُونَ وَ مِنَّا دُونَ ذلِكَ كُنَّا طَرائِقَ قِدَداً" كلمه" صلاح" به معناى شايستگى است، در مقابل كلمه" طلاح" كه به معناى ناشايستگى است، و مراد از" دون ذلك"- به طورى كه گفته «1» شده- رتبهاى پايينتر و نزديك به رتبه صالحان است. و ليكن آنچه به نظر ما ظهور دارد اين است كه: كلمه" دون" به معناى غير است، خواستهاند بگويند: بعضى از ما صالحند، و بعضى ديگر غير صالح. مؤيد اين ظهور جمله بعد است كه مىفرمايد:" كُنَّا طَرائِقَ قِدَداً"، ما داراى مسلكهاى متفرق بوديم، و اين عبارت بر تفرقه و تشتت دلالت دارد. و كلمه" طرائق" جمع طريقه است كه به معناى روشهايى است كه مورد عمل واقع شده باشد، و كلمه" قدد" جمع" قده" است، كه از مصدر" قد" و به معناى قطعه است، و اگر طرائق را به وصف قدد توصيف كرد، به اين مناسبت بود كه هر يك از آن طريقهها مقطوع از طريقه ديگر است، و سالك خود را به هدفى غير هدف ديگرى مىرساند، آن مفسرى «2» هم كه كلمه" قدد" را به راههاى متفرق تفسير كرده برگشت كلامش به همين معنا است.و ظاهرا مراد از كلمه" الصالحون" صالحان به حسب طبع اولى است، آنهايى كه در معاشرت و معامله طبعا اشخاصى سازگارند، نه صالحان به حسب ايمان، چون اگر منظور صلاحيت به حسب ايمان بود مناسبتر آن بود كه اين آيه بعد از آيه" وَ أَنَّا لَمَّا سَمِعْنَا الْهُدى آمَنَّا بِهِ ..." قرار گيرد، كه در آن سخن از ايمان آوردن بعد از شنيدن هدايت رفته است.بعضى «3» از مفسرين گفتهاند:" طرائق قددا" اگر به فتحه خوانده مىشود به خاطر ظرفيت است، و حرف" فى" در تقدير است، در حقيقت" فى طرائق قددا" بوده، يعنى در مذاهب متفرق.بعضى «4» ديگر گفتهاند: فتحه آن به خاطر حذف مضاف است و تقدير آن" ذوى طرائق قددا- صاحبان راههاى متفرق" بوده، اين احتمال هم بعيد نيست كه جمله مذكور استعاره باشد و خواسته باشند خودشان را در اختلاف و تضادى كه دارند تشبيه به طرقى كنند كه هر يك سر از جايى جداگانه در مىآورد.و معناى آيه اين است كه: بعضى از ما صالحان بالطبع هستند و بعضى غير صالحند، و ما در مذاهب مختلف بوديم (بنا بر اينكه فى در تقدير بگيريم) و يا صاحب مذاهب مختلف(1 و 2) مجمع البيان، ج 10، ص 371.(3) روح المعانى، ج 29، ص 88.(4) تفسير كشاف، ج 4، ص 627.