بحث روايتى (چند روايت راجع به سؤال مردم از زمان وقوع قيامت و جواب خداى تعالى) - ترجمه تفسیر المیزان جلد 20

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 20

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

بعضى «1» ديگر گفته‏اند: مراد از لبث مدتى است كه در دنيا بودند. و اين وجه بسيار سخيف و بى‏پايه است.

بحث روايتى (چند روايت راجع به سؤال مردم از زمان وقوع قيامت و جواب خداى تعالى)

در تفسير قمى در ذيل آيه" وَ أَمَّا مَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ وَ نَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوى‏ فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِيَ الْمَأْوى‏"، آمده كه اين در باره بنده خدا است، كه وقتى در برابر معصيت خدا قرار مى‏گيرد با اينكه مى‏تواند مرتكب شود، از ترس خدا مرتكب نمى‏شود، و بخاطر نهى خدا نفس خود را از ارتكاب آن نهى مى‏كند، و تلافى اين عملش همان جنت است، و در تفسير آيه" يَسْئَلُونَكَ عَنِ السَّاعَةِ أَيَّانَ مُرْساها" فرمود: يعنى چه وقت بپا مى‏شود؟ و خداى تعالى در پاسخش فرمود:" إِلى‏ رَبِّكَ مُنْتَهاها" يعنى علم آن نزد پروردگار تو است، و در معناى جمله" إِلَّا عَشِيَّةً أَوْ ضُحاها" فرمود: يعنى بعضى از يك روز «2».

و در الدر المنثور است كه ابن ابى حاتم و ابن مردويه به سندى ضعيف از ابن عباس روايت كرده‏اند كه گفت: مشركين مكه از رسول خدا (ص) مى‏پرسيدند" متى تقوم الساعة" و منظورشان از اين سؤال مسخره كردن اعتقاد به قيامت بود، و لذا در اين باره اين آيه نازل شد:" يَسْئَلُونَكَ عَنِ السَّاعَةِ أَيَّانَ مُرْساها ..." «3».

و در همان كتاب آمده كه بزار، ابن جرير، ابن منذر، حاكم، (وى حديث را صحيح دانسته) و ابن مردويه از عايشه روايت كرده‏اند كه گفت: از رسول خدا (ص) همواره از مساله قيامت سؤال مى‏شد تا آنكه آيه" فِيمَ أَنْتَ مِنْ ذِكْراها إِلى‏ رَبِّكَ مُنْتَهاها" نازل شد بر رسول خدا (ص) آن وقت ديگر سؤال نشد «4».

مؤلف: اين روايت را از عده‏اى از كتب حديث بدون ذكر سند از عروه نيز روايت كرده «5»، و نيز نظير آن را از عده‏اى ديگر از آن كتب از شهاب بن طارق هم نقل كرده «6»، و ليكن سياق آيه با اين روايات نمى‏سازد، چون حاصل از همه اين روايات اين است كه آيه پاسخ از سؤال مردم باشد، در حالى كه سياق آيه چنين چيزى را نمى‏رساند.

(1) مجمع البيان، ج 10، ص 435.

(2) تفسير قمى، ج 2، ص 404.

(3 و 4 و 5 و 6) الدر المنثور، ج 6، ص 314.

/ 691