بحث روايتى (رواياتى در باره الهام فجور و تقوى، جبر و اختيار، اشقاى اولين و اشقاى آخرين)
در تفسير قمى در ذيل آيه" وَ نَفْسٍ وَ ما سَوَّاها" آمده كه: يعنى" آن را بيافريد و صورتگرى كرد" «4».و در مجمع البيان آمده: از زراره و محمد بن مسلم و حمران روايت شده كه از امام باقر و امام صادق (عليهما السلام) نقل كردهاند كه در تفسير آيه" فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها" فرمودهاند: يعنى براى او بيان كرده كه چه كارهايى مىكند و چه كارهايى نمىكند، و در تفسير آيه" قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاها" فرمودند: يعنى رستگار شد هر كس اطاعت كرد" وَ قَدْ خابَ مَنْ دَسَّاها"، و نوميد و زيانكار شد هر كس كه معصيت كرد «5».و در الدر المنثور است كه احمد، مسلم، ابن جرير، ابن منذر، و ابن مردويه از عمران بن حصين روايت كردهاند كه گفت: مردى به رسول خدا (ص) عرضه داشت: يا رسول اللَّه آيا به نظر شما آنچه امروز مردم مىكنند و در باره آن رنج مىكشند چيزى است كه خداى تعالى قبلا قضايش را رانده، و از پيش مقدرش كرده؟ و همچنين آنچه بعدا براى مردم پيش مىآيد و رفتارى كه با پيامبر خود مىكنند، و با همان رفتار حجت بر آنان تمام مىشود، همه اينها از پيش مقدر شده؟ فرمود: بله سرنوشتى است كه از پيش تعيين شده. مرد(1) هيچ كس بر كار او نمىتواند خرده بگيرد ولى در كارهاى آنها جاى سؤال و ايراد است. سوره انبياء، آيه 23.(2 و 3) مجمع البيان، ج 10، ص 499.(4) تفسير قمى، ج 2، ص 424.(5) مجمع البيان، ج 10، ص 498.