توضيحى راجع به استثناء" إِلَّا مَنْ تَوَلَّى وَ كَفَرَ" از" فَذَكِّرْ إِنَّما أَنْتَ مُذَكِّرٌ" - ترجمه تفسیر المیزان جلد 20

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 20

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

زمين را بهم ميخكوب كرده، و از مخازن آن چشمه‏ها و نهرها جارى مى‏شود، و معادن را در سينه خود حفظ مى‏كنند.

" وَ إِلَى الْأَرْضِ كَيْفَ سُطِحَتْ" و چرا به وضع خلقت زمين فكر نمى‏كنند كه چگونه گسترده شده، به طورى كه شايسته سكنى براى بشر گشته و نقل و انتقال در آن آسان و انواع تصرفات صناعى كه انسانها دارند در آن مسير گشته است؟ پس تدابير كلى همه‏اش بدون هيچ شكى مستند به خداى تعالى است، بنا بر اين، او رب آسمان و زمين و موجودات بين آنها است، در نتيجه رب عالم انسانى هم او است كه بر انسانها واجب است ربوبيتش را گردن نهند، و يگانه در ربوبيتش بدانند و تنها او را بپرستند، و چگونه واجب نباشد با اينكه در پيش رويشان عالم آخرت و غاشيه را دارند كه به حسابشان رسيدگى شده، جزاى نيك و بدشان را مى‏بينند.

" فَذَكِّرْ إِنَّما أَنْتَ مُذَكِّرٌ" اين جمله به دليل اينكه حرف" فاء" بر سر دارد تفريع بر مطالب گذشته و نتيجه گيرى از آن است، و معنايش اين است كه وقتى معلوم شد خداى سبحان رب ايشان است و رب ديگرى سواى او ندارند، و نيز معلوم شد كه در پيش رو يوم الحساب و يوم الجزا را دارند كه در آن روز مؤمن و كافرشان جزا داده مى‏شوند، پس تو اى پيامبر ايشان را به اين حقايق تذكر بده كه" إِنَّما أَنْتَ مُذَكِّرٌ"، وظيفه تو- كه پيامبر خدايى- تنها همين تذكر دادن است، به اميد اينكه دعوتت را اجابت كنند و به طيب خاطر و بدون اكراه و اجبار ايمان آورند.

" لَسْتَ عَلَيْهِمْ بِمُصَيْطِرٍ" كلمه" مصيطر" در اصل" مسيطر" با سين بوده، كه به معناى متسلط است، و جمله مورد بحث بيان و تفسير جمله" إِنَّما أَنْتَ مُذَكِّرٌ" است.

توضيحى راجع به استثناء" إِلَّا مَنْ تَوَلَّى وَ كَفَرَ" از" فَذَكِّرْ إِنَّما أَنْتَ مُذَكِّرٌ"

" إِلَّا مَنْ تَوَلَّى وَ كَفَرَ" اين جمله استثنايى است از مفعول جمله" فذكر" كه در كلام نيامده بود، و تقدير كلام چنين است:" فذكر الناس انما انت مذكر و لست عليهم بمصيطر الا من تولى منهم عن التذكرة و كفر- مردم را تذكر بده كه وظيفه تو تنها تذكر دادن است، تو دست زور به ايشان ندارى مگر افرادى از ايشان كه از تذكر و پندگيرى روى گردانند و كفر مى‏ورزند"، چون تذكر دادن آن جناب به افراد آن چنانى لغو و بى فايده است و معلوم است كه تولى و اعراض و كفر، همواره بعد از تذكر رخ مى‏دهند، پس آنچه با اين استثناء نفى شد تذكر مكرر است، گويا فرموده: تو به ايشان تذكر بده و تذكر خود را پى بگير و آن را قطع مكن، مگر از كسى كه‏

/ 691