شكوه دو باره نوح (عليه السلام) از اينكه قومش او را نافرمانى كرده از كسى كه مال و فرزند جز زيانش نيفزود پيروى كردند - ترجمه تفسیر المیزان جلد 20

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 20

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

" فِيها تَحْيَوْنَ وَ فِيها تَمُوتُونَ وَ مِنْها تُخْرَجُونَ" «1».

و در اينكه فرمود:" وَ يُخْرِجُكُمْ" و نفرمود:" ثم يخرجكم" اشاره است به اينكه اعاده شما به زمين و بيرون آوردنتان در حقيقت يك عمل است، و اعاده جنبه مقدمه را براى اخراج دارد، و انسان در دو حال اعاده و اخراج در يك عالم است، آن هم عالم حق است، هم چنان كه در دنيا در عالم غرور بود.

" وَ اللَّهُ جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ بِساطاً" يعنى" كالبساط"، مى‏خواهد بفرمايد زمين را مثل فرش برايتان گسترده كرد تا بتوانيد به آسانى در آن بگرديد و از ناحيه‏اى به ناحيه ديگر منتقل شويد.

" لِتَسْلُكُوا مِنْها سُبُلًا فِجاجاً" كلمه" سبل" جمع سبيل است كه به معناى راه است، و كلمه" فجاج" جمع فج است كه آن هم به معناى جاده گشاده است. و بعضى «2» گفته‏اند: راهى است كه بين دو كوه واقع شده باشد.

شكوه دو باره نوح (عليه السلام) از اينكه قومش او را نافرمانى كرده از كسى كه مال و فرزند جز زيانش نيفزود پيروى كردند

" قالَ نُوحٌ رَبِّ إِنَّهُمْ عَصَوْنِي وَ اتَّبَعُوا مَنْ لَمْ يَزِدْهُ مالُهُ وَ وَلَدُهُ إِلَّا خَساراً" در اينجا نوح (ع) به شكايتى كه قبلا از قوم خود مى‏كرد برگشته، قبلا به طور تفصيل گفته بود كه: من چگونه قومم را دعوت كردم و به آنان چه مطالبى گفتم، گاهى به بانگ بلند، گاهى آهسته، (تا آخر آيات) و قبل از اين تفصيل به طور اجمال هم شكايت كرده و گفته بود كه:" رَبِّ إِنِّي دَعَوْتُ قَوْمِي لَيْلًا وَ نَهاراً فَلَمْ يَزِدْهُمْ دُعائِي إِلَّا فِراراً".

پس اينكه دوباره به طور اجمال شكوه كرد، خواسته است بفهماند: بزرگان قومش و توانگران عياش، مردم را عليه او مى‏شورانند، و بر مخالفت و آزار او تحريك مى‏كنند. و معناى اينكه گفت:" مَنْ لَمْ يَزِدْهُ مالُهُ وَ وَلَدُهُ إِلَّا خَساراً"، و در آن مال و ولد را مايه خسران شمرد- با اينكه قبلا آن دو را از نعمت‏ها شمرده بود- اين است كه آن مال و ولدى كه از نعمت توست، و واجب است شكرش بجا آورده شود، در اين گونه افراد جز زيادتر شدن كفر ثمره‏اى نبخشيد، و به همين جهت مستوجب خسران از رحمت تو شدند.

" وَ مَكَرُوا مَكْراً كُبَّاراً" كلمه" كبار" اسم مبالغه از كبر است، يعنى مكر كردند مكرى بسيار بزرگ.

(1) در زمين زنده مى‏شويد، و در آن مى‏ميريد، و از آن خارج مى‏شويد. سوره اعراف، آيه 25.

(2) تفسير قرطبى، ج 18، ص 306.

/ 691