بحث روايتى(رواياتى در ذيل برخى آيات گذشته راجع به نماز، حق سائل و محروم، و ...)
در تفسير قمى در ذيل آيه" إِذا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعاً"، فرموده: شر عبارت است از فقر و فاقه، و خير در جمله" وَ إِذا مَسَّهُ الْخَيْرُ مَنُوعاً" عبارت است از غنا و وسعت «1».و در روايت ابى الجارود از ابو جعفر (ع) آمده كه فرمود: سپس با جمله" إِلَّا الْمُصَلِّينَ" نمازگزاران را استثنا كرد و آنان را به بهترين اعمالشان كه همان مداومت در نماز است ستود و فرمود:" الَّذِينَ هُمْ عَلى صَلاتِهِمْ دائِمُونَ"، مىفرمايد: وقتى نمازى مستحبى را بر خود واجب مىكنند، بر آن مداومت دارند «2».مؤلف: امام (ع) مساله نذر و واجب كردن نماز مستحبى بر خود را از اضافه" صلاة" بر" هم"- نمازشان- استفاده كرده كه در سابق هم به اين نكته اشاره كرديم.و در كافى به سند خود از فضيل بن يسار روايت آورده كه گفت: از امام ابو جعفر (ع) از كلام خداى عز و جل پرسيدم كه مىفرمايد:" وَ الَّذِينَ هُمْ عَلى صَلاتِهِمْ يُحافِظُونَ"، فرمود: منظور نمازهاى واجب است. عرضه داشتم: در آيه" الَّذِينَ هُمْ عَلى صَلاتِهِمْ دائِمُونَ" چطور؟ فرمود: نماز نافله است «3».و در مجمع البيان در ذيل آيه" وَ الَّذِينَ فِي أَمْوالِهِمْ حَقٌّ مَعْلُومٌ" مىگويد: از ابو عبد اللَّه (ع) روايت شده كه فرمود: حق معلوم زكات واجب نيست، بلكه آن مقدار صدقهاى است كه يا جمعه به جمعه از مالت بيرون مىكنى، و يا همه روزه كه هر صاحب فضيلتى فضل خود را دارد.آن گاه مىگويد: و نيز از آن جناب روايت شده كه فرمود: وقتى در اموالت حق معلومى(1 و 2) تفسير قمى، ج 2، ص 386.(3) تفسير برهان، ج 4، ص 384، ح 1.