مقصود از توصيف سقر به اينكه" لا تُبْقِي وَ لا تَذَرُ ..."
و در جمله" لا تُبْقِي وَ لا تَذَرُ" به خاطر اينكه نفى مطلق است، و مقيد نكرده كه چه چيزى را باقى نمىگذارد و رها نمىكند، اقتضا دارد كه مراد از آن را اين بگيريم كه سقر هيچ چيزى از آنچه او به دست آورده باقى نمىگذارد و همه را مىسوزاند و احدى را هم از آنهايى كه در آن مىافتند از قلم نينداخته همه را شامل مىشود، به خلاف آتش دنيا كه بسيار مىشود بعضى از چيزها كه در آن مىافتد نمىسوزاند، و اگر مثلا انسانى در آن بيفتد پوست ظاهرى و صفات جسميش را مىسوزاند، و به روح او و صفات روحيش نمىرسد اما سقر احدى از كسانى كه در آن مىافتند باقى نمىگذارد بلكه همه را فرا مىگيرد، زيرا خداوند فرموده:" تَدْعُوا مَنْ أَدْبَرَ وَ تَوَلَّى" «2» و وقتى آنها را فرا گرفت چيزى از روح و جسمشان را باقى نمىگذارد بلكه همه را مىسوزاند هم چنان كه فرموده:" نارُ اللَّهِ الْمُوقَدَةُ الَّتِي تَطَّلِعُ عَلَى الْأَفْئِدَةِ" «3».ممكن هم هست منظور اين باشد كه احدى را زنده نمىگذارد، و احدى را نمىميراند، در اين صورت در معناى آيه زير خواهد بود كه مىفرمايد:" الَّذِي يَصْلَى النَّارَ الْكُبْرى ثُمَّ لا يَمُوتُ فِيها وَ لا يَحْيى" «4».(1) تفسير كشاف، ج 4، ص 650.(2) و كسانى را كه به فرمان خدا پشت كردند صدا مىزند. سوره معارج، آيه 17.(3) آتش برافروخته الهى است. آتشى كه از دلها سر مىزند. سوره همزه، آيه 6 و 7.(4) آن كسى كه خودش آتش كبرى را مىگيراند وارد مىشود، و آن گاه در آن آتش نه مىميرد، و نه زنده مىماند. سوره اعلى، آيه 12 و 13.