آزادى طلبى انسان براى انجام هر كار دلخواه، انگيزه تكذيب قيامت و پرستش انكار آميز از زمان آن است‏ - ترجمه تفسیر المیزان جلد 20

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 20

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

كه گفتيم جمله" آن را جمع مى‏كنيم" است، و كلمه" بنان" به معناى اطراف انگشتان، و به قول بعضى «1» خود انگشتان است. و" تسويه بنان" صورتگرى آن به همين صورتى است كه مى‏بينيم.

و معناى آيه اين است كه: آرى ما آن استخوانها را جمع مى‏كنيم، در حالى كه قادريم حتى انگشتان او را به همان صورتى كه بر حسب خلقت اول داشت دوباره صورتگرى كنيم.

و اگر از بين اعضاى بدن خصوص انگشتان را ذكر كرد- شايد- براى اين بوده كه به خلقت عجيب آن كه به صورتهاى مختلف، و خصوصيات تركيب و عدد در آمده و فوايد بسيارى كه بشمار نمى‏آيد بر آن مترتب مى‏شود، اشاره كند. مى‏دهد، مى‏ستاند، قبض و بسط مى‏كند و ساير حركات لطيف و اعمال دقيق و صنايعى ظريف دارد، كه با همانها انسان از ساير حيوانات ممتاز مى‏شود، علاوه بر شكلهاى گوناگون و خطوطى كه به طور دايم اسرارش براى انسان كشف مى‏شود.

بعضى «2» از مفسرين گفته‏اند: مراد از" تسويه بنان" اين است كه انگشتان دست‏ها و پاها را شى‏ء واحد كند، بدون اينكه از هم جدا باشند همانطور كه دست و پاى شتر و الاغ را چنين كرد آن وقت ديگر انسان نمى‏تواند كارهاى گوناگونى را كه با داشتن انگشتان انجام مى‏دهد انجام دهد. ولى وجه قبلى به نظر بهتر است.

آزادى طلبى انسان براى انجام هر كار دلخواه، انگيزه تكذيب قيامت و پرستش انكار آميز از زمان آن است‏

" بَلْ يُرِيدُ الْإِنْسانُ لِيَفْجُرَ أَمامَهُ" راغب گفته كلمه" فجر" به معناى انفجار و شكاف وسيع برداشتن است، آن گاه مى‏گويد: گناه را هم بدان جهت فجور ناميدند كه باعث شكافته شدن و دريده شدن حرمت ديانت است، مى‏گوييم: فلانى مرتكب فجور شد، و يا او فاجر است، و ايشان فجار و فجره‏اند «3».

و كلمه" أمام" ظرف مكان است، كه به عنوان استعاره در زمان آينده استعمال مى‏شود، و منظور از اينكه فرمود: انسان، فجور امام خود را مى‏خواهد، اين است كه مى‏خواهد در آينده عمرش جلوش شكافته و باز باشد و هر فجورى خواست مرتكب شود.

و جمله" لِيَفْجُرَ أَمامَهُ" تعليلى است كه در جاى معلل خود كه همان تكذيب قيامت و زنده شدن بعد از مرگ باشد نشسته، و كلمه" بل" اعراض از اين پندار و گمان است كه بعث‏

(1) تفسير قرطبى، ج 19، ص 94.

(2) تفسير كشاف، ج 4، ص 660.

(3) مفردات راغب، ماده" فجر".

/ 691