مقصود از" يقين" كه در جواب مجرمين به سؤال بهشتيان (ما سَلَكَكُمْ فِي سَقَرَ) آمده است
" فِي جَنَّاتٍ يَتَساءَلُونَ عَنِ الْمُجْرِمِينَ ما سَلَكَكُمْ فِي سَقَرَ" كلمه" فى جنات" خبرى است براى مبتدايى محذوف، و اگر" جنات" را بدون الف و لام آورد و فرمود:" در بهشتهايى" براى تعظيم بهشتها بود، خواست بفرمايد: در بهشتهايى كه از عظمت به حدى است كه وصفش قابل درك نيست. البته ممكن هم هست خبر نباشد، بلكه حال از" اصحاب يمين" باشد.و منظور از جمله" يَتَساءَلُونَ عَنِ الْمُجْرِمِينَ" اين است كه مجموعه اهل بهشت از مجموعه مجرمين مىپرسند، نه اينكه هر يك نفر از اهل بهشت از يك نفر از اهل دوزخ بپرسد." ما سَلَكَكُمْ فِي سَقَرَ"- يعنى چه چيز شما را داخل سقر كرد؟ و اين سؤال بيانگر همان تسائل، و از قبيل بيان جمله به جمله است، و ممكن هم هست قولى در تقدير باشد، و تقدير كلام" قائلين ما سلككم فى سقر- در حالى كه مىگويند: چه چيز شما را داخل سقر كرد" بوده باشد.(1) و شما به سه گروه تقسيم خواهيد شد. نخست اصحاب ميمنه (هستند) ... آنها مقربانند. سوره واقعه، آيات 7- 11.(2) همه نفوس احضار مىشوند بجز بندگان مخلص. سوره صافات، آيات 127- 128.(3) روح المعانى، ج 29، ص 132.