گناه زياد و مستمر، سر انجام انسان را به تكذيب روز جزا منتهى مى‏كند - ترجمه تفسیر المیزان جلد 20

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 20

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

آمده. و يا گفته‏اند «1»: جمله" وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ" متصل است به جمله" يَوْمَ يَقُومُ النَّاسُ لِرَبِّ الْعالَمِينَ"، و سه آيه ديگر كه بين اين دو آيه واقع شده جمله معترضه است.

و خواننده عزيز اگر در اين سخنان دقت كند خواهد ديد كه بسيارى از آنها صرف تحكم و بى دليل حرف زدن است.

علاوه بر اين، اين سخنان سياق واحد و متصل آيات مربوط به هم را پاره مى‏كند، چون گفتيم اين چند آيه در مقابل چهار آيه آينده است كه كتاب ابرار را توصيف مى‏كنند، و سياقى واحد و متصل دارند، پس ديگر حاجت به آن نيست كه متعرض تك تك آن اقوال و مناقشه در آنها شويم.

گناه زياد و مستمر، سر انجام انسان را به تكذيب روز جزا منتهى مى‏كند

" الَّذِينَ يُكَذِّبُونَ بِيَوْمِ الدِّينِ" اين آيه، كلمه" مكذبين" در آيه قبل را تفسير مى‏كند، و مؤيد اين نظريه، آيات بعدى است، و ظاهر آن اين است كه مراد از تكذيب، تكذيب قولى و به زبان صريح است، در نتيجه آيه شريفه و مذمت آن فقط شامل كفار مى‏شود، و فاسقان از اهل ايمان را شامل نمى‏شود، پس بايد بگوييم منظور از مطففين هم همه كم‏فروشان نيست، بلكه مراد كفار كم‏فروش است.

مگر اينكه بگوييم منظور از تكذيب، اعم از تكذيب زبانى است كه تكذيب عملى را هم شامل مى‏شود، و چه بسا آيه قبل هم كه مى‏فرمود:" أَ لا يَظُنُّ أُولئِكَ أَنَّهُمْ مَبْعُوثُونَ" اين نظريه را تاييد كند.

" وَ ما يُكَذِّبُ بِهِ إِلَّا كُلُّ مُعْتَدٍ أَثِيمٍ".

كلمه" معتد" اسم فاعل از مصدر" اعتداء" است، كه معناى تجاوز را مى‏دهد، و مراد در اينجا تجاوز از حدود عبوديت است، و كلمه" اثيم" به معناى كسى است كه گناهان بسيار داشته باشد، به طورى كه گناهانش روى هم انباشته شده، و به كلى در شهوات غرق شده باشد.

و معلوم است كه يگانه مانعى كه انسان را از گناه باز مى‏دارد ايمان به بعث و جزا است، و كسى كه در شهوات فرو رفته و دلش گناه دوست شده باشد، حاضر نيست منع هيچ مانعى از گناه را و از آن جمله مساله قيامت را بپذيرد، و نسبت به گناهان بى رغبت و متنفر شود، در نتيجه گناه زياد، كار او را بدينجا منتهى مى‏كند كه قيامت و جزا را بكلى انكار مى‏نمايد، آيه شريفه زير همين مساله را خاطرنشان مى‏سازد:

(1) مجمع البيان، ج 10، ص 453.

/ 691