گناه زياد و مستمر، سر انجام انسان را به تكذيب روز جزا منتهى مىكند
" الَّذِينَ يُكَذِّبُونَ بِيَوْمِ الدِّينِ" اين آيه، كلمه" مكذبين" در آيه قبل را تفسير مىكند، و مؤيد اين نظريه، آيات بعدى است، و ظاهر آن اين است كه مراد از تكذيب، تكذيب قولى و به زبان صريح است، در نتيجه آيه شريفه و مذمت آن فقط شامل كفار مىشود، و فاسقان از اهل ايمان را شامل نمىشود، پس بايد بگوييم منظور از مطففين هم همه كمفروشان نيست، بلكه مراد كفار كمفروش است.مگر اينكه بگوييم منظور از تكذيب، اعم از تكذيب زبانى است كه تكذيب عملى را هم شامل مىشود، و چه بسا آيه قبل هم كه مىفرمود:" أَ لا يَظُنُّ أُولئِكَ أَنَّهُمْ مَبْعُوثُونَ" اين نظريه را تاييد كند." وَ ما يُكَذِّبُ بِهِ إِلَّا كُلُّ مُعْتَدٍ أَثِيمٍ".كلمه" معتد" اسم فاعل از مصدر" اعتداء" است، كه معناى تجاوز را مىدهد، و مراد در اينجا تجاوز از حدود عبوديت است، و كلمه" اثيم" به معناى كسى است كه گناهان بسيار داشته باشد، به طورى كه گناهانش روى هم انباشته شده، و به كلى در شهوات غرق شده باشد.و معلوم است كه يگانه مانعى كه انسان را از گناه باز مىدارد ايمان به بعث و جزا است، و كسى كه در شهوات فرو رفته و دلش گناه دوست شده باشد، حاضر نيست منع هيچ مانعى از گناه را و از آن جمله مساله قيامت را بپذيرد، و نسبت به گناهان بى رغبت و متنفر شود، در نتيجه گناه زياد، كار او را بدينجا منتهى مىكند كه قيامت و جزا را بكلى انكار مىنمايد، آيه شريفه زير همين مساله را خاطرنشان مىسازد:(1) مجمع البيان، ج 10، ص 453.