مراد از اينكه رسول اللَّه (صلّى الله عليه وآله وسلّم) جبرئيل را در افق مبين ديده است
و كلمه" افق مبين" به معناى ناحيه ظاهر است، و ظاهرا اشاره باشد به آيه" وَ هُوَ بِالْأُفُقِ الْأَعْلى" «1».و معناى آن اين است كه سوگند مىخورم كه رسول اللَّه (ص) جبرئيل را قبلا هم ديده بود، و جبرئيل آن زمان در افق مبين، و ناحيه ظاهر قرار داشت، و آن همان افق اعلى است، افقى كه بلندتر از ساير افقها است، البته بلندى به آن معنايى كه مناسب با عالم ملائكه است.و بعضى «2» گفتهاند: معنايش اين است كه: رسول خدا (ص)، جبرئيل را به صورت اصليش در آنجا كه خورشيد طلوع مىكند كه همان افق اعلى از ناحيه مشرق است ديده بود.ليكن اين حرف درست نيست، به دليل اينكه از لفظ آيه دليلى بر آن وجود ندارد، و مخصوصا دليلى كه دلالت كند بر اينكه جبرئيل را به صورت اصليش ديده وجود ندارد، حال جبرئيل بهر صورتى كه تمثل كرده باشد، به نظر مىرسد اين مفسر نظريه خود را از بعضى روايات گرفته كه مىگويد رسول خدا (ص) جبرئيل را در اول بعثت بين زمين و آسمان ديد، كه بر تختى نشسته، و اگر اين باشد ديگر صورت اصلى نبوده بلكه به اين شكل در آمده." وَ ما هُوَ عَلَى الْغَيْبِ بِضَنِينٍ" كلمه" ضنين" صفت مشبهه از ماده" ضن" است، كه به معناى بخل است، مىفرمايد رسول خدا (ص) به هيچ چيز از آنچه به او وحى مىشود بخل نمىورزد، و چيزى را از كسى كتمان و پنهان نمىكند و تغيير و تبديل نمىدهد، و وحى را نه همهاش و نه بعضى از آن را به چيز ديگر تبديل نمىكند، بلكه همانطور كه به او تعليم داده به مردم تعليم مىدهد، و آنچه را مامور به تبليغش شده تبليغ مىكند." وَ ما هُوَ بِقَوْلِ شَيْطانٍ رَجِيمٍ" در اين آيه، استناد قرآن به القائات شيطانى را نفى مىكند، و با اين نفى جنون هم نفى مىشود، براى اينكه آنچه نفى شده اعم از جنون است چون كلمه شيطان به معناى شرير است كه ابليس هم يكى از آن شريرها است و ذريه او نيز مصاديقى از شرير، و اشرار جن هم مصاديقى از آن هستند، در قرآن هم شيطان رجيم تنها به ابليس اطلاق نشده، در مورد ساير(1) سوره نجم، آيه 7.(2) مجمع البيان، ج 10، ص 446.