معناى" احقاب" كه در باره ماندن طاغيان در جهنم فرمود:" لابِثِينَ فِيها أَحْقاباً"
" لابِثِينَ فِيها أَحْقاباً" كلمه" أحقاب" به معناى زمانهاى بسيار و روزگاران طولانى است كه آغاز و انجام آن مشخص نباشد.و اين كلمه جمع است و اما در اينكه مفردش چيست؟ آيا حقب- به ضمه اول و سكون دوم است- و يا حقب- به دو ضمه- است، اختلاف كردهاند، و حقب- به دو ضمه- در قرآن كريم آمده، مىفرمايد:" أَوْ أَمْضِيَ حُقُباً" «2». بعضى «3» هم گفتهاند: مفردش" حقب"- به فتح اول و سكون دوم- است، و واحد" حقب" هم" حقبه"- به كسر اول و سكون دوم- است.راغب گفته: حق اين است كه حقبه به معناى مدت نامعلومى از زمان است «4».بعضى «5» هم كلمه" حقب" را به هشتاد و يا هشتاد و چند سال تحديد كردهاند.و بعضى «6» ديگر اضافه كردهاند كه: هر سال از اين حقب سيصد و شصت روز و هر روزش برابر هزار سال است. و از بعضى «7» ديگر نقل شده كه گفتهاند: حقب به معناى چهل سال است. و از بعضى «8» ديگر آمده كه گفتهاند: هفتاد سال است. و أقوالى ديگر در معناى حقب گفتهاند، اما از خود قرآن كريم دليلى بر هيچ يك از اين تحديدها وارد نشده، علم لغت هم چيزى در اين باب نگفته.(1) مفردات راغب، ماده" رصد".(2) يا مدت طولانى به راه خود ادامه دهم. سوره كهف، آيه 60.(3) مجمع البيان، ج 10، ص 423.(4) مفردات راغب، ماده" حقب".(5) تفسير قرطبى، ج 19، ص 178.(6 و 7 و 8) روح المعانى، ج 30، ص 15