مقصود از اينكه خطاب به پيامبر (صلّى الله عليه وآله وسلّم) فرمود خدا تو را" يتيم" و" ضال" يافت. چند وجه در اين باره
" أَ لَمْ يَجِدْكَ يَتِيماً فَآوى" اين آيه و دو آيه بعدش به بعضى از نعمتهاى بزرگى اشاره مىكند كه خداى تعالى به آن جناب انعام كرده بود، آرى رسول خدا (ص) هنوز در شكم مادر بود كه پدرش از دنيا رفت، و دو سال بود كه مادرش درگذشت، و هشت ساله بود كه كفيل و سرپرستش و جدش عبد المطلب از دنيا رفت، كه از آن به بعد در تحت تكفل عمويش ابو طالب قرار گرفت.بعضى «2» گفتهاند: مراد از يتيم در اين آيه پدر مرده نيست، بلكه منظور بى نظير بودن است هم چنان كه در بى نظير را هم در يتيم مىگويند، و معناى اين آيه اين است كه: مگر نبود كه خدا تو را فردى بى نظير از بين مردم دانست، و در نتيجه مردم را دور تو جمع كرد؟" وَ وَجَدَكَ ضَالًّا فَهَدى" مراد از" ضلال" در اينجا گمراهى نيست بلكه مراد عدم هدايت است، و منظور از هدايت نداشتن رسول خدا (ص)، حال خود آن جناب است، و يا صرفنظر از هدايت الهى مىخواهد بفرمايد اگر هدايت خدا نباشد تو و هيچ انسانى ديگر از پيش خود هدايت نداريد مگر به وسيله خداى سبحان، پس رسول خدا (ص) هم نفس شريفش با قطع نظر از هدايت خدا ضاله و بى راه بود، هر چند كه هيچ روزى از هدايت الهى جدا نبوده و از لحظهاى كه خلق شده بود ملازم با آن بود، در نتيجه آيه شريفه در معناى آيه زير است، كه مىفرمايد:" ما كُنْتَ تَدْرِي مَا الْكِتابُ وَ لَا الْإِيمانُ" «3»، و از همين باب است كلام موسى كه بنا به حكايت قرآن كريم از آن جناب گفته بود:" فَعَلْتُها إِذاً وَ أَنَا مِنَ الضَّالِّينَ" «4»، يعنى هنوز به هدايت رسالت اهتداء نشده بودم.(1) روح المعانى، ج 30، ص 160.(2) تفسير قرطبى، ج 20، ص 96.(3) تو نمىدانستى كتاب چيست و ايمان كدامست. سوره شورى، آيه 52.(4) در آن هنگامى كه آن مرد قبطى را كشتم از گمراهان بودم. سوره شعراء، آيه 20.