مفاد تكرار جمله:" إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً" و چند وجه در باره امر" فَإِذا فَرَغْتَ فَانْصَبْ ..." به پيامبر (صلّى الله عليه وآله وسلّم) - ترجمه تفسیر المیزان جلد 20

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 20

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

و اگر ما يسر بعد از عسر را حمل كنيم بر شوكت اسلام و رفعتش بعد از دوران سختى، و سوره را هم از سوره‏هاى مكى بگيريم، خيلى مورد اشكال واقع نمى‏شود.

مفاد تكرار جمله:" إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً" و چند وجه در باره امر" فَإِذا فَرَغْتَ فَانْصَبْ ..." به پيامبر (صلّى الله عليه وآله وسلّم)

" إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً" اين جمله تاكيد آيه قبل و تثبيت آن است.

ولى بعضى «1» گفته‏اند: جمله‏اى است استينافى و مفسرين «2» گفته‏اند: اين دو آيه دلالت دارد بر اينكه با يك عسر دو يسر هست، و اين گفتار ناشى از يك قاعده‏اى است كه مى‏گويد: كلمه‏اى كه الف و لام بر سر دارد و به اصطلاح معرفه است، اگر در كلامى تكرار شود، منظور از آن همان كلمه اول است، و هر دو كلمه يك چيز را مى‏رسانند، ولى اگر نكره باشد دومى معنا و منظورى غير منظور اولى را افاده مى‏كند، مثلا اگر بگويى:" اذا اكتسبت الدرهم- يا: درهما- فانفق الدرهم" معنايش اين است كه وقتى درهمى- يك درهم- كاسبى كردى، همان درهم را خرج كن، و اما اگر بگويى" اذا اكتسبت درهما فانفق درهما" معنايش اين است كه اگر درهمى را كسب كردى، درهمى را خرج كن، و در اين جمله منظور اين است كه درهمى را خرج كن، ليكن اين قاعده كليت ندارد.

تنوينى كه در كلمه" يسرا" است به قول بعضى «3» براى بزرگداشت يسر است، و مى‏فهماند با هر عسر، يسرى گرانقدر مى‏آيد، ولى به نظر ما تنوين تنويع است، و مى‏خواهد بفرمايد با هر دشوارى نوعى گشايش هست، و منظور از كلمه" مع- با" واقع شدن يسر به دنبال عسر است، نه اينكه منظور از معيت اين باشد كه يسر و عسر در زمان واحد تحقق مى‏يابد.

" فَإِذا فَرَغْتَ فَانْصَبْ وَ إِلى‏ رَبِّكَ فَارْغَبْ" اين آيه خطاب به رسول خدا (ص) است، و مطلبش به خاطر اينكه حرف" فاء" در آغازش آمده نتيجه‏گيرى از بيان آيات قبل است، كه سخن از تحميل رسالت و دعوت بر آن جناب داشت، و منت‏هاى خدا را بر او كه شرح صدرش داده، وزر را از او برداشت، و نامش را بلند آوازه كرد، بر مى‏شمرد، و در آخر، همه اينها را از باب يسر بعد از عسر دانست.

و بنا بر اين، معنايش اين مى‏شود: حال كه معلوم شد هر عسرى كه تصور شود بعدش‏

(1 و 2) روح المعانى، ج 30، ص 170.

(3) روح المعانى، ج 30، ص 170.

/ 691