مفاد تكرار جمله:" إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً" و چند وجه در باره امر" فَإِذا فَرَغْتَ فَانْصَبْ ..." به پيامبر (صلّى الله عليه وآله وسلّم)
" إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً" اين جمله تاكيد آيه قبل و تثبيت آن است.ولى بعضى «1» گفتهاند: جملهاى است استينافى و مفسرين «2» گفتهاند: اين دو آيه دلالت دارد بر اينكه با يك عسر دو يسر هست، و اين گفتار ناشى از يك قاعدهاى است كه مىگويد: كلمهاى كه الف و لام بر سر دارد و به اصطلاح معرفه است، اگر در كلامى تكرار شود، منظور از آن همان كلمه اول است، و هر دو كلمه يك چيز را مىرسانند، ولى اگر نكره باشد دومى معنا و منظورى غير منظور اولى را افاده مىكند، مثلا اگر بگويى:" اذا اكتسبت الدرهم- يا: درهما- فانفق الدرهم" معنايش اين است كه وقتى درهمى- يك درهم- كاسبى كردى، همان درهم را خرج كن، و اما اگر بگويى" اذا اكتسبت درهما فانفق درهما" معنايش اين است كه اگر درهمى را كسب كردى، درهمى را خرج كن، و در اين جمله منظور اين است كه درهمى را خرج كن، ليكن اين قاعده كليت ندارد.تنوينى كه در كلمه" يسرا" است به قول بعضى «3» براى بزرگداشت يسر است، و مىفهماند با هر عسر، يسرى گرانقدر مىآيد، ولى به نظر ما تنوين تنويع است، و مىخواهد بفرمايد با هر دشوارى نوعى گشايش هست، و منظور از كلمه" مع- با" واقع شدن يسر به دنبال عسر است، نه اينكه منظور از معيت اين باشد كه يسر و عسر در زمان واحد تحقق مىيابد." فَإِذا فَرَغْتَ فَانْصَبْ وَ إِلى رَبِّكَ فَارْغَبْ" اين آيه خطاب به رسول خدا (ص) است، و مطلبش به خاطر اينكه حرف" فاء" در آغازش آمده نتيجهگيرى از بيان آيات قبل است، كه سخن از تحميل رسالت و دعوت بر آن جناب داشت، و منتهاى خدا را بر او كه شرح صدرش داده، وزر را از او برداشت، و نامش را بلند آوازه كرد، بر مىشمرد، و در آخر، همه اينها را از باب يسر بعد از عسر دانست.و بنا بر اين، معنايش اين مىشود: حال كه معلوم شد هر عسرى كه تصور شود بعدش(1 و 2) روح المعانى، ج 30، ص 170.(3) روح المعانى، ج 30، ص 170.