منظور از خلقت انسان در احسن تقويم و اشاره به مقام رفيع او بر حسب طبع اولى و استعداد ذاتى‏ - ترجمه تفسیر المیزان جلد 20

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 20

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

دعايى كه قرآن كريم از ابراهيم خليل (ع) حكايت كرده آمده:" رَبِّ اجْعَلْ هذا بَلَداً آمِناً" «1»، و در دعاى ديگرش آمده:" رَبِّ اجْعَلْ هَذَا الْبَلَدَ آمِناً" «2».

و در آيه مورد بحث با آوردن كلمه" هذا" و اشاره كردن به مكه احترام خاصى از آن كرده، و فهمانده كه كعبه نسبت به آن سه نقطه ديگر شرافت خاصى دارد، و اگر آن را امين خوانده يا به اين جهت است كه كلمه" امين" را به معناى" آمن" گرفته، و آمن معناى نسبت را افاده مى‏كند، و در نتيجه به معناى" ذى الامن- داراى امن" است، مثل اينكه كلمه" لابن و تامر" به معناى دارنده لبن (شير) و تمر (خرما) است. و يا به خاطر اين است كه فعيل در اينجا به معناى مفعول است، يعنى شهرى كه مردم در آن ايمن هستند، و كسى از اهالى آن اين ترس را ندارد كه بر سرش بريزند و آسيبش برسانند، پس نسبت امن به خود شهر دادن نوعى مجازگويى است.

منظور از خلقت انسان در احسن تقويم و اشاره به مقام رفيع او بر حسب طبع اولى و استعداد ذاتى‏

" لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فِي أَحْسَنِ تَقْوِيمٍ" اين آيه جواب چهار سوگند قبل است، و منظور از" خلق كردن انسان در احسن تقويم" اين است كه: تمامى جهات وجود انسان و همه شؤونش مشتمل بر تقويم است. و معناى" تقويم انسان" آن است كه او را داراى قوام كرده باشند، و" قوام" عبارت است از هر چيز و هر وضع و هر شرطى كه ثبات انسان و بقايش نيازمند بدان است، و منظور از كلمه" انسان" جنس انسان است، پس جنس انسان به حسب خلقتش داراى قوام است.

و نه تنها داراى قوام است، بلكه به حسب خلقت داراى بهترين قوام است، و از اين جمله و جمله بعدش كه مى‏فرمايد:" ثُمَّ رَدَدْناهُ أَسْفَلَ سافِلِينَ إِلَّا الَّذِينَ ..." استفاده مى‏شود كه انسان به حسب خلقت طورى آفريده شده كه صلاحيت دارد به رفيع اعلى عروج كند، و به حياتى خالد در جوار پروردگارش، و به سعادتى خالص از شقاوت نائل شود، و اين به خاطر آن است كه خدا او را مجهز كرده به جهازى كه مى‏تواند با آن علم نافع كسب كند، و نيز ابزار و وسائل عمل صالح را هم به او داده، و فرموده:" وَ نَفْسٍ وَ ما سَوَّاها فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها" «3» پس هر وقت بدانچه دانسته ايمان آورد، و ملازم اعمال صالح گرديد، خداى تعالى او را به سوى خود عروج مى‏دهد و بالا مى‏برد، هم چنان كه فرمود:

(1) پروردگارا! اين محل راى شهرى امن قرار بده. سوره بقره، آيه 126.

(2) پروردگارا! اين شهر راى شهرى امن كن. سوره ابراهيم، آيه 35.

(3) و سوگند به نفس آدمى و آن كس كه آن راى منظم ساخته، سپس فجور و تقوا راى به او الهام كرده است. سوره شمس، آيه 7 و 8.

/ 691