معناى اينكه خدا صمد است اينست كه هر چيزى در ذات و آثار و صفات محتاج او است و او منتهى المقاصد است‏ - ترجمه تفسیر المیزان جلد 20

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 20

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

بالوحدة غيره قليل" «1» يعنى- و خدا داناتر است- هر چيزى غير خداى تعالى، وقتى به صفت وحدت توصيف شود، همين توصيف بر قلت و كمى آن دلالت دارد، به خلاف خداى تعالى كه يكى بودنش از كمى و اندكى نيست.

و ما در بحثى كه پيرامون توحيد قرآنى در جلد ششم اين كتاب داشتيم، پاره‏اى از كلمات آن جناب را كه در باره توحيد صادر شده نقل نموديم.

معناى اينكه خدا صمد است اينست كه هر چيزى در ذات و آثار و صفات محتاج او است و او منتهى المقاصد است‏

" اللَّهُ الصَّمَدُ" اصل در معناى كلمه" صمد" قصد كردن و يا قصد كردن با اعتماد است، وقتى گفته مى‏شود:" صمده، يصمده، صمدا" از باب" نصر، ينصر" معنايش اين است كه فلانى قصد فلان كس يا فلان چيز را كرد، در حالى كه بر او اعتماد كرده بود. بعضى از مفسرين اين كلمه را- كه صفت است- به معانى متعددى تفسير كرده‏اند كه برگشت بيشتر آنها به معناى زير است:" سيد و بزرگى كه از هر سو به جانبش قصد مى‏كنند تا حوايجشان را برآورد" و چون در آيه مورد بحث مطلق آمده همين معنا را مى‏دهد، پس خداى تعالى سيد و بزرگى است كه تمامى موجودات عالم در تمامى حوائجشان او را قصد مى‏كنند.

آرى وقتى خداى تعالى پديد آورنده همه عالم است، و هر چيزى كه داراى هستى است هستى را خدا به او داده، پس هر چيزى كه نام" چيز" صادق بر آن باشد، در ذات و صفات و آثارش محتاج به خدا است، و در رفع حاجتش او را قصد مى‏كند، هم چنان كه خودش فرموده:" أَلا لَهُ الْخَلْقُ وَ الْأَمْرُ" «2»، و نيز به طور مطلق فرموده:" وَ أَنَّ إِلى‏ رَبِّكَ الْمُنْتَهى‏" «3»، پس خداى تعالى در هر حاجتى كه در عالم وجود تصور شود صمد است، يعنى هيچ چيز قصد هيچ چيز ديگر نمى‏كند مگر آنكه منتهاى مقصدش او است و بر آمدن حاجتش به وسيله او است.

از اينجا روشن مى‏شود كه اگر الف و لام بر سر كلمه" صمد" در آمده، منظور افاده حصر است، مى‏فهماند تنها خداى تعالى صمد على الاطلاق است، به خلاف كلمه" احد" كه الف و لام بر سرش در نيامده، براى اينكه اين كلمه با معناى مخصوصى كه افاده مى‏كند در جمله اثباتى بر احدى غير خداى تعالى اطلاق نمى‏شود، پس حاجت نبود كه با آوردن الف و

(1) نهج البلاغه فيض الاسلام، ص 155، خطبه 64.

(2) آگاه باشيد كه ايجاد و تدبير تنها به دست او است. سوره اعراف، آيه 54.

(3) محققا منتهاى هر چيزى به سوى او است. سوره نجم، آيه 42.

/ 691