بحث روايتى (رواياتى در بيان برخى آيات گذشته) - ترجمه تفسیر المیزان جلد 20

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 20

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

بيرون آوريم.

" وَ جَنَّاتٍ أَلْفافاً" اين جمله عطف است بر كلمه" حبا"، و جنات الفاف به معناى درختان انبوه و در هم فرو رفته است.

بعضى «1» گفته‏اند: كلمه" الفاف" جمعى است كه از ماده خودش مفرد ندارد.

بحث روايتى (رواياتى در بيان برخى آيات گذشته)

در بعضى از روايات آمده كه منظور از" نبا عظيم" على (ع) است. ولى اين از باب بطن قرآن است، نه تفسير لفظ آيه «2».

و از خصال از عكرمه از ابن عباس روايت شده كه گفت: (روزى) ابو بكر به رسول خدا (ص) عرضه داشت يا رسول اللَّه! چقدر زود مويت سپيد شد؟ فرمود:

موى مرا سوره هود و واقعه و مرسلات و عم يتساءلون سپيد كرد «3».

و در تفسير قمى در ذيل آيه" أَ لَمْ نَجْعَلِ الْأَرْضَ مِهاداً" آمده كه: زمين گهواره‏اى است كه بشريت در آن پرورش مى‏يابد،" وَ الْجِبالَ أَوْتاداً" يعنى ميخ‏هاى زمين «4».

و در نهج البلاغه فرموده:" وتد بالصخور ميدان أرضه" «5».

و در تفسير قمى در ذيل آيه" وَ جَعَلْنَا اللَّيْلَ لِباساً" آمده كه شب جامه‏اى است بر روى روز «6».

مؤلف: شايد مراد اين باشد كه شب جامه‏اى است بر روى آنچه در روز پيدا است و آن را مى‏پوشاند.

و باز در همان كتاب است كه در معناى آيه" وَ جَعَلْنا سِراجاً وَهَّاجاً" فرموده: منظور

(1) روح المعانى، ج 30، ص 11.

(2) اصول كافى، ج 1، ص 161.

(3) خصال، ج 1، ص 199.

(4) تفسير قمى، ج 2، ص 401.

(5) با صخره‏هاى كوه پيكر، زمين را ميخكوب كرد، تا نوسان نكند. نهج البلاغه صبحى صالح، خطبه 1، ص 39.

(6) تفسير قمى، ج 2، ص 401.

/ 691