شان نزول آيات:" أَ رَأَيْتَ الَّذِي يَنْهى‏ ..."، سجده نزديك‏ترين حالت عبد به رب، سور عزائم‏ - ترجمه تفسیر المیزان جلد 20

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 20

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ولى اين داستان كه در روايات آمده خالى از اشكال و بلكه اشكالها نيست، براى اينكه اولا به رسول خدا (ص) نسبت شك در نبوت خود داده و گفته كه:

آن جناب احتمال داده آن صدا و آن شخصى كه بين زمين و آسمان ديده و آن سوره‏اى كه به او نازل شده همه از القائات شيطانى باشد، و ثانيا به وى نسبت داده كه اضطراب درونيش زايل نشد، تا وقتى كه يك مرد نصرانى- ورقة بن نوفل- كه خود را به رهبانيت زده بود به نبوتش شهادت داد، آن وقت اضطرابش زايل شد، با اينكه خداى تعالى در باره آن جناب فرموده:

" قُلْ إِنِّي عَلى‏ بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّي" «1»، و چگونه ممكن است چنين كسى از سخنان يك نصرانى تحت تاثير قرار گيرد، و براى آرامش خاطرش محتاج به آن باشد، مگر در آن سخنان چه حجت روشنى بوده؟ و مگر خداى تعالى در باره آن جناب نفرموده:" قُلْ هذِهِ سَبِيلِي أَدْعُوا إِلَى اللَّهِ عَلى‏ بَصِيرَةٍ أَنَا وَ مَنِ اتَّبَعَنِي" «2» و آيا اعتماد كردن به قول ورقه بصيرت است، و بصيرت پيروانش هم همين است كه ايمان آورده‏اند به كسى كه به گفتارى بى دليل ايمان آورده و اعتماد كرده؟ و آيا وضع ساير انبياء هم بدين منوال بوده، و آنجا كه خداى تعالى مى‏فرمايد:

" إِنَّا أَوْحَيْنا إِلَيْكَ كَما أَوْحَيْنا إِلى‏ نُوحٍ وَ النَّبِيِّينَ مِنْ بَعْدِهِ" «3»، امت اين انبيا هم اعتمادشان به نبوت پيغمبرشان براى اين بوده كه مثلا پير مردى همانند ورقه گفته است كه نوح پيغمبر است، و يا هود و صالح پيغمبرند؟ قطعا پايه تشخيص نبوت يك پيغمبر اينقدر سست نيست.

بلكه حق اين است كه: نبوت و رسالت ملازم با يقين و ايمان صد در صد شخص پيغمبر و رسول است، او قبل از هر كس ديگر يقين به نبوت خود از جانب خداى تعالى دارد، و بايد هم چنين باشد، روايات وارده از ائمه اهل بيت (عليهم السلام) هم همين را مى‏گويد.

شان نزول آيات:" أَ رَأَيْتَ الَّذِي يَنْهى‏ ..."، سجده نزديك‏ترين حالت عبد به رب، سور عزائم‏

و در مجمع البيان در ذيل آيه" أَ رَأَيْتَ الَّذِي يَنْهى‏ ..." آمده كه ابو جهل گفت: راستى محمد صورت خود را در حضور شما به خاك مى‏گذارد؟ گفتند: بله. گفت به آن كسى سوگند كه بايد به او سوگند خورد، اگر او را ببينم كه چنين مى‏كند گردنش را لگدمال خواهم كرد.

شخصى در همان بين صدا زد اين است كه دارد نماز مى‏خواند، ابو جهل پيش رفت تا گردن رسول خدا (ص) را لگدكوب كند، چيزى نگذشت كه عقب عقب برگشت، در حالى كه دستها را پيش رويش گرفته بود، (گويى از چيزى پرهيز مى‏كرد و

(1) بگو من از ناحيه پروردگارم در كارم هوشيارم. سوره انعام، آيه 57.

(2) بگو اين است راه من، من بر بصيرتى خدا دادى به سوى خدا دعوت مى‏كنم، هم خودم و هم هر كس كه مرا پيروى كند، كه او نيز داراى اين بصيرت مى‏شود. سوره يوسف، آيه 108.

(3) ما به تو وحى كرديم همانطور كه به نوح و انبياى بعد از او وحى كرديم. سوره نساء، آيه 163.

/ 691