سبب و مفاد اينكه امر به تذكر دادن را مشروط نمود به اينكه: اگر تذكر سود به بخشد (فَذَكِّرْ إِنْ نَفَعَتِ الذِّكْرى‏) - ترجمه تفسیر المیزان جلد 20

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 20

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

علاوه بر اين اگر اينطور كه گفتيم تعبير آورده بود نوعى تحصيل حاصل مرتكب شده بود، براى اينكه معنايش چنين مى‏شد:" ما آسان را براى تو آسان مى‏كنيم"، آن وقت اشكال تحصيل حاصل و اينكه آسان كردن آسان معنا ندارد، جوابى نداشت.

پس مراد از آسان كردن، آسان كردن خود رسول خدا (ص) است، و منظور اين است كه فطرت آن جناب را آن چنان صاف كند، كه جز طريقه آسان را انتخاب نكند، طريقه‏اى را كه همان طريقه فطرت است از ساير طرق تشخيص دهد، پس آيه شريفه در معناى آيه زير است كه از موسى حكايت مى‏كند كه گفت" حَقِيقٌ عَلى‏ أَنْ لا أَقُولَ عَلَى اللَّهِ إِلَّا الْحَقَّ" «1».

سبب و مفاد اينكه امر به تذكر دادن را مشروط نمود به اينكه: اگر تذكر سود به بخشد (فَذَكِّرْ إِنْ نَفَعَتِ الذِّكْرى‏)

" فَذَكِّرْ إِنْ نَفَعَتِ الذِّكْرى‏" اين آيه شريفه به دليل اينكه حرف" فاء" بر سرش آمده، نتيجه‏گيرى از مطالب قبل است كه رسول خدا (ص) را دستور مى‏داد تا نام پروردگارش را منزه بدارد، و وعده‏اش مى‏داد كه وحى را آن قدر اقراء كند كه به هيچ وجه فراموشش نكند، و فطرتش را آن قدر صاف كند كه طريقه سهل را از ميان همه طريقه‏ها تشخيص دهد، و همه اينها از شرايط ضرورى يك دعوت دينى است، و دعوت دينى بدون آنها به ثمر نمى‏رسد و مؤثر واقع نمى‏شود.

و معناى آيه مورد بحث با در نظر داشتن اين مطالب چنين مى‏شود: حال كه همه وسايل امتثال امر خود را برايت فراهم نموديم و تو را اقراء كرديم تا فراموش نكنى، و تشخيص طريقه سهل را برايت فراهم ساختيم، پس تو هم هر جا كه ديدى تذكر ثمربخش است تذكر بده.

در اين جمله امر به تذكره را مشروط كرده به موردى كه تشخيص دهد، تذكره سودمند است، و اين شرطى است بر اساس حقيقت، چون وقتى تشخيص دهد تذكره سودى ندارد كار لغوى (نظير ايجاد قنات با آب دستى) مى‏شود، و خداى تعالى أجل از آن است كه رسول گرامى خود را امر كند به اينكه كار بيهوده كند، پس تذكره در موردى بايد استعمال شود كه در خود طرف زمينه‏اى براى تذكر باشد كه در اين مورد تذكره در نوبت اول دل او را متمايل به حق مى‏سازد و قهرا تذكره نافع واقع مى‏شود، و همچنين در نوبت‏هاى بعدى هم تمايل او را بيشتر مى‏سازد، هم چنان كه فرمود:" سَيَذَّكَّرُ مَنْ يَخْشى‏" و در موردى كه طرف هيچ زمينه‏اى براى نرم شدن دل ندارد، نوبت اول حجت را بر او تمام مى‏كند، اين نيز نافع است، چون‏

(1) سزاوار است بر اينكه به خدا نسبت ندهم مگر حق را. سوره اعراف، آيه 105.

/ 691