ذكر خصوص شر شبانگاه، شر ساحران و شر حاسد بعد از ذكر" من شر ما خلق" از باب اهتمام به اين سه شرط است
در آيه اول مطلق شر را ذكر كرد، و در آيه دوم خصوص" شر غاسق" را ياد آور شد، و اين خود از باب ذكر خاص بعد از عام است، تا اهتمام بيشتر نسبت به خاص را برساند، و در اين سوره بعد از ذكر شر عام، به خصوص سه شر اهتمام شده است: يكى شر شب وقتى داخل مىشود. و دوم شر ساحران. و سوم شر حاسد، كه مشغول توطئه مىگردد. و اهتمام بيشتر نسبت به اين سه نوع شر بخاطر اين است كه انسان از اين سه شر غافل است، يعنى اين سه نوع شر در حال غفلت آدمى حمله مىآورند." وَ مِنْ شَرِّ النَّفَّاثاتِ فِي الْعُقَدِ" يعنى و از شر زنان جادوگر ساحر، كه در عقدهها و گرهها عليه مسحور مىدمند، و به اين وسيله مسحور را جادو مىكنند. و اگر از ميان جادوگران، خصوص زنان را نام برد، براى اين بود كه سحر و جادوگرى در بين زنان بيشتر است تا مردان، و از اين آيه استفاده مىشود كه قرآن كريم تاثير سحر را فى الجمله تصديق دارد، و نظير اين آيه در تصديق سحر آيه زير است كه در داستان هاروت و ماروت مىفرمايد:" فَيَتَعَلَّمُونَ مِنْهُما ما يُفَرِّقُونَ بِهِ بَيْنَ الْمَرْءِ وَ زَوْجِهِ وَ ما هُمْ بِضارِّينَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ" «2»، و نيز نظير آن، آيهاى است كه سخن از ساحران فرعون دارد.ولى بعضى «3» از مفسرين گفتهاند: آيه مورد بحث نظرى به سحر ندارد، بلكه مرادش از دمندگان در گرهها، آن زنانى است كه با تسويلات خود تصميمهاى شوهران را از ايشان مىگيرند و رأى شوهران را متمايل به آن جانبى مىكنند كه خودشان صلاح مىدانند و دوست(1) مجمع البيان، ج 10، ص 569.(2) از هاروت و ماروت آن سحرى را مىآموختند كه به وسيله آن بين شوهر و همسرش جدايى بيندازند، ولى آنها نمىتوانند به احدى آسيب برسانند مگر به اذن خدا. سوره بقره، آيه 102.(3) مجمع البيان، ج 10، ص 569.