توضيحى پيرامون به راه انداخته شدن كوهها و سراب شدنشان (وَ سُيِّرَتِ الْجِبالُ فَكانَتْ سَراباً)
" وَ سُيِّرَتِ الْجِبالُ فَكانَتْ سَراباً" كلمه" سراب" به معناى آب موهوم است كه در بيابان از دور برق مىزند و انسان خيال مىكند آنجا آب است، و هر امر بىحقيقت را كه به نظر حقيقت برسد نيز به عنوان استعاره سراب مىگويند، و شايد مراد از سراب در آيه به معناى دوم باشد.توضيح اينكه به راه انداختن كوهها و متلاشى كردنشان، بالأخره طبعا به اينجا منتهى مىشود كه شكل كوهى خود را از دست داده اجزايش متفرق شود، هم چنان كه در چند جا از كلام مجيدش وقتى سخن از زلزله قيامت دارد و آثار آن را بيان مىكند، از كوهها هم خبر داده مىفرمايد:" وَ تَسِيرُ الْجِبالُ سَيْراً" «5» و نيز مىفرمايد:" وَ حُمِلَتِ الْأَرْضُ وَ الْجِبالُ فَدُكَّتا دَكَّةً واحِدَةً" «6»، و نيز مىفرمايد:" وَ كانَتِ الْجِبالُ كَثِيباً مَهِيلًا" «7» و نيز مىفرمايد:" وَ تَكُونُ الْجِبالُ كَالْعِهْنِ الْمَنْفُوشِ" «8» و نيز مىفرمايد:" وَ بُسَّتِ الْجِبالُ بَسًّا" «9» و نيز فرموده:(1) مفردات راغب، ماده" فوج".(2) به ياد آوريد روزى راى كه هر گروهى راى با پيشوايشان مىخوانيم. سوره اسرى، آيه 71.(3 و 4) مجمع البيان، ج 10، ص 423.(5) و كوهها از جا كنده و متحرك شوند. سوره طور، آيه 10.(6) و زمين با كوههايش راى بر مىدارند و يكباره خرد مىكنند. سوره الحاقه، آيه 14.(7) و كوهها تپههاى پراكنده شود. سوره مزمل، آيه 14.(8) كوهها چون پشم حلاجى شده باشد. سوره قارعة، آيه 5.(9) و كوهها به طور عجيبى پاره پاره شود. سوره واقعه، آيه 5.