مقصود از شرح صدر رسول اللَّه (صلّى الله عليه وآله وسلّم)، و وجوه مختلف در باره مراد از" وضع وزر" از آن حضرت‏ - ترجمه تفسیر المیزان جلد 20

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 20

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

من «1». پس معلوم شد كه اشكال فخر به نظريه مذكور وارد نيست، البته اين بحث دنباله‏اى دارد كه ان شاء اللَّه در سوره ايلاف مى‏آيد.

مقصود از شرح صدر رسول اللَّه (صلّى الله عليه وآله وسلّم)، و وجوه مختلف در باره مراد از" وضع وزر" از آن حضرت‏

" أَ لَمْ نَشْرَحْ لَكَ صَدْرَكَ" راغب گفته: كلمه" شرح" در اصل لغت به معناى باز كردن گوشت و امثال آن است، وقتى گفته مى‏شود:" شرحت اللحم" معنايش اين است كه گوشت باز شد، و" شرحت اللحم" معنايش اين است كه من گوشت را باز كردم، و از جمله موارد استعمالش" شرح صدر" است، كه معنايش باز شدن و گستردگى سينه به نور الهى و سكينتى از ناحيه خدا و روحى از او است، و در قرآن فرموده:" أَ لَمْ نَشْرَحْ لَكَ صَدْرَكَ" و نيز فرموده:" فَمَنْ شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ" «2».

ترتب آيات سه‏گانه اول سوره كه مضمون هر يك مترتب بر آيه قبل است، و سپس تعليل آنها به آيه" فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً" كه از ظاهرش بر مى‏آيد كه با وضع رسول خدا (ص) در اوائل بعثتش و اواخر آن منطبق باشد، و سپس تكرار اين تعليل و نيز تفريع دو آيه آخر سوره بر ما قبل همه شاهد بر آنند كه مراد از شرح صدر رسول خدا (ص) گستردگى و وسعت نظر وى است، به طورى كه ظرفيت تلقى وحى را داشته باشد، و نيز نيروى تبليغ آن و تحمل ناملايماتى را كه در اين راه مى‏بيند داشته باشد، و به عبارتى ديگر نفس شريف آن جناب را طورى نيرومند كند كه نهايت درجه استعداد را براى قبول افاضات الهى پيدا كند.

" وَ وَضَعْنا عَنْكَ وِزْرَكَ الَّذِي أَنْقَضَ ظَهْرَكَ" كلمه" وزر" به معناى بار سنگين است، و" انقاض ظهر" به معناى شكستن پشت كسى است، شكستنى كه صدايش به گوش برسد، آن طور كه از تخت و كرسى و امثال آن وقتى كسى روى آن مى‏نشيند، و يا چيز سنگينى روى آن مى‏گذارند صدا برمى‏خيزد، و مراد از" انقاض ظهر" (غالبا) معناى لغوى آن نيست، (چون كسى پشت كسى را آن طور نمى‏شكند كه صداى تخت و كرسى كند)، بلكه منظور ظهور آثار سنگينى وزر بر آدمى است، ظهورى بالغ.

و" وضع وزر" به معناى از بين بردن آن سنگينى است، كه رسول خدا (ص)

(1) مجمع البيان، ج 10، ص 508.

(2) مفردات راغب، ماده" شرح".

/ 691